فصل پنجم : جهاد
5 / 1
دعوت به جهاد
۸۶۸.وقعة صفّينـ پس از يادكردِ سخن اميرمؤمنان عليه السلام و امام حسن عليه السلام در فراخوان مردم به جهاد قبل از حركت براى جنگ با معاويه ـ: سپس ، حسين بن على عليه السلام به سخنرانى ايستاد و خدا را ستود و او را ثنا گفت ، آن گونه كه سزاوارش بود و پس از آن فرمود : «اى كوفيان ! شما دوستان [ما] و بزرگواريد و جامه زيرينيد ، و نه رويين . بكوشيد آنچه را ميان شما كهنه گشته ، احيا كنيد و آنچه را بر شما دشوار گشته ، آسان سازيد و آنچه را پراكنده شده ، پيوند دهيد . هان كه جنگ ، شرّش زشت و مزه اش تلخ است و جرعه هايى به سختى فرو رونده است ! هر كس خود را براى آن، آماده كند و ساز و برگش را فراهم آورد و جراحت هايش به گاه ورود ، او را رنجيده نكند ، مردِ جنگ است و هر كس بدان بشتابد ، پيش از آن كه هنگامش در رسد و بى آن كه ببيند چه كارى بايد برايش انجام دهد ، سزاوار آن است كه به قومش سودى نرساند و خود را تباه كند . به يارى خدا ، از او مى خواهيم كه با [ايجاد] الفتش ، شما را استوار بدارد» .
سپس فرود آمد و بيشترِ مردم ، دعوت على عليه السلام را در حركت و جهاد ، اجابت كردند . ۱