969
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

من گفتم : با يك دسته گلْ تحيّت دادن ، اين قدر نمى ارزد كه بِدان ، آزادش كنى !
فرمود: «خداى بزرگ بِشْكوه، ما را چنين پرورده است. فرموده است: «و چون به شما تحيّت (شادباش) گفته شد ، با بهتر از آن ، يا با مانند آن، پاسخ دهيد»۱ ، و بهتر از آن [تحيّت او]، آزادى اش بود» . ۲

2 / 3

مهربانى در برابر ناسزاگويى

۹۰۲.تاريخ دمشقـ به نقل از عصام بن مُصطَلَق ـ: به كوفه وارد شدم و به مسجد رفتم. ديدم كه حسين عليه السلام در آن جا نشسته است . از شكل و شمايلِ او خوشم آمد . گفتم : تو پسر ابو طالبى ؟
فرمود : «آرى» .
حسدى كه در درون به او و پدرش داشتم ، مرا بر انگيخت و به او و پدرش ، به تندى ناسزا گفتم .
با عطوفت و مهربانى به من نگريست و فرمود : «آيا تو اهل شامى ؟» .
گفتم : آرى . اين ، خوىِ بد ماست .
چون پشيمانى ام از اين افراطكارى آشكار شد ، به من فرمود : « «امروز ، سرزنشى بر شما نيست . خدا ، شما را مى آمرزد» . ۳ براى برآوردن نيازهايت ، نزد ما بيا ، كه ما را آن

1.سوره نساء : آيه ۸۶ .

2.كُنتُ عِندَ الحُسَينِ عليه السلام ، فَدَخَلَت عَلَيهِ جارِيَةٌ بِيَدِها طاقَةُ رَيحانٍ فَحَيَّتهُ بِها ، فَقالَ لَها : أنتِ حُرَّةٌ لِوَجهِ اللّه ِ تَعالى . فَقُلتُ : تُحَيّيكَ بِطاقَةِ رَيحانٍ لا خَطَرَ لَها فَتُعتِقُها ؟! قالَ : كَذا أدَّبَنَا اللّه ُ جَلَّ جَلالُهُ ، قالَ : «وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَآ أَوْ رُدُّوهَآ» فَكانَ أحسَنَ مِنها عِتقُها (نثر الدرّ : ج ۱ ص ۳۳۵ ، نزهة الناظر : ص ۸۳ ح ۸) .

3.سوره يوسف : آيه ۹۲ . اشاره به سخن يوسف عليه السلام به برادران خطاكار خويش است .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
968

فصل دوم : فضايل اخلاقى امام حسين عليه السلام

2 / 1

غذا خوردن با بينوايان

۹۰۰.المناقب ، ابن شهرآشوب :امام حسين عليه السلام بر بينوايانى گذشت كه داشتند از تكّه نانى نهاده بر عبايشان مى خوردند . امام عليه السلام به آنان سلام داد . ايشان هم او را به غذا دعوت كردند . امام عليه السلام با آنان نشست و فرمود : «اگر صدقه [بر ما اهل بيت ، حرام] نبود ، با شما مى خوردم» .
سپس فرمود : «با من به خانه ام بياييد» .
به آنان غذا و لباس داد و فرمان داد تا چند دِرهمى به آنها بدهند . ۱

2 / 2

آزاد كردن كنيز در برابر يك دسته گل

۹۰۱.نثرالدرّـ به نقل از اَنَس ـ: نزد حسين عليه السلام بودم كه كنيزى با دسته گلى در دست ، وارد شد و به ايشان با آن ، تحيّت (سلام و درود) گفت . حسين عليه السلام هم فرمود : «به خاطر خداى متعال ، آزادى» .

1.مَرَّ [الحُسَينُ عليه السلام ] بِمَساكينَ وهُم يَأكُلونَ كِسَرا لَهُم عَلى كِساءٍ ، فَسَلَّمَ عَلَيهِم فَدَعَوهُ إلى طَعامِهِم ، فَجَلَسَ مَعَهُم ، وقالَ : لَولا أنَّهُ صَدَقَةٌ لَأَكَلتُ مَعَكُم . ثُمَّ قالَ : قوموا إلى مَنزِلي . فَأَطعَمَهُم وكَساهُم وأمَرَ لَهُم بِدَراهِمَ (المناقب ، ابن شهرآشوب : ج ۴ ص ۶۶ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۱۹۱ ح ۳) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 322148
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به