تبیین مؤلفههای سیاست اخلاقی امام علی(ع) پس از رسیدن به امامت و حکومت
سال
سوم / شماره پیاپی
5 /
صفحه
91-116
چکیده :
واژه سیاست به معنای اقدام به کاری طبق مصلحت آن است. بر اساس مبانی اسلام میتوان گفت سیاست، در معنای عام، تجلی ولایت و رهبری خلق برای حرکت به سوی خالق و زمینهسازی تحقق هدف خلقت انسان است. تعریف سیاست در معنای خاص آن نیز چنین است؛ تدبیر و اداره امور جامعه در مسیر تحقق ولایت الهی. نگاه علی(ع) به سیاست نگاهی توحیدی و الهی است. سیاست به دلیل نقش اساسیاش در شکلگرفتن رفتار و اخلاق جامعه و تأثیر ساختار و رفتار حکومت در سرشت و سرنوشت معنوی مردم جایگاه برجستهای دارد. رویکرد بنیادین در حکمت سیاسی علی(ع) عبارت است از سیاست آنگونه که باید باشد. تلاش سیاسی در نگاه امام فقط به قصد احراز قدرت نیست. در فلسفة سیاسی علی(ع) توجه به آخرت و اصالت آن، اخلاص، پرهیز از دنیاگرایی، و رعایت اصول اخلاقی و سیاسی مطلوب شمرده میشود. از دیدگاه آن حضرت حکومت پیمانی است سهجانبه میان خدا و مردم و حاکم.
در حکومت علوی عملکردن به دین خدا و رعایت حقوق خلق در هم میآمیزد و قدرت فقط از راههای مشروع و ارزشمند استقرار مییابد. استبداد در بینش علوی جایی ندارد. وظیفة امام نیز فرمانبردن از خدا و رعایت حدود الهی است. از دیدگاه آن حضرت مهمترین مؤلفههای سیاست اخلاقی عبارت است از: حقطلبی، عدالتمحوری، ابزارانگاری قدرت، تقوای سیاسی، کرامت انسانی، مردمگرایی، صلحمداری، عهدمندی، و مصلحتسنجی.
در کارنامه سیاسی امام علی(ع) هیچگونه گسستی میان گفتار و کردار نیست و هریک ترجمان دیگری است. آن حضرت اخلاق و سیاست را به هم آمیخت و زمانی که قدرت را به دست گرفت، ذرهای از اصول اخلاقی را فرو نگداشت. در حوزه سیاست از عرصه دیانت رخ برنتافت و نه به بهانه حفظ دین از سیاست روی برگرداند و نه به بهانة حفظ قدرت از دین مایه گذاشت. اخلاق قشر نازکی بر سیاست آن حضرت نبود، بلکه درونمایة آن بود و در کانون توجه آن حضرت قرار داشت.
کلیدواژههای مقاله :اخلاق؛ سیاست؛ سیاست اخلاقی؛ حکومت؛ علی (ع)