زمينه‏هاى تاريخى كتاب كافى با تكيه بر جنبه‏هاى كلامى - صفحه 25

را تأييد و توثيق نموده است؟ قداست كلينى تا آن جا در ذهنيت گروهى از شيعيان نفوذ يافته كه در جست وجوى يافتن قراينى مبنى برعرضه كتاب كافى بر امام زمان و تأييد آن از سوى ايشان برآمده اند ۱ و گروهى ديگر با شگفتى اين پرسش را مطرح نموده اند كه چگونه كلينى كتاب خود را بر نواب اربعه امام زمان عرضه ننموده و تأييد ايشان را كسب ننموده است. ۲
آقا بزرگ تهرانى در پاسخ به اين سؤال از يك سو لزوم انجام چنين كارى از سوى كلينى را نفى نموده و تنها تلاش متعارف براى گزينش روايات درست را كافى شمرده، و از سوى ديگر به فضاى تقيه در آن دوره توجه نموده، انجام چنين كارى را از سوى كلينى منجر به بروز خطرهايى براى نواب شمرده است. ۳ و جالب آن كه در موردى مشابه، يكى از نواب براى بررسى اعتبار يك كتاب، آن را براى فقهاى قم فرستاده، نظر آنان را در اين باره جويا مى شود. ۴ با اين حال، نمونه هايى از عرضه كتاب بر امام زمان از سوى نواب همانند كتاب التكليف شلمغانى نيز وجود دارد كه آن را موردى استثنايى و به دليل حساسيت ويژه آن كتاب و نويسنده اش دانسته اند. ۵
از اينها گذشته، كلينى به استثناى چند مورد اندك و البته مشكوك، از هيچ يك از نواب اربعه حتى با واسطه نيز روايتى نقل ننموده است، ۶ لذا عده اى تلاش نموده اند كه اين مسئله را نيز به ماجراى تقيه يا حضور كوتاه كلينى در بغداد مرتبط دانند، ۷ در حالى كه كلينى از افراد متعدد ديگر در شهرهاى مختلف نقل حديث نموده و همه روايات كافى الزاما از طريق ملاقات حضورى نويسنده با راويان فراهم نيامده اند و مجرد نقل حديث از شخصيتى نمى تواند خطرى براى او فراهم آورد. از اين رو به نظر مى رسد كه براى پاسخ به اين سؤال بايد به دنبال فرضيه هاى ديگرى باشيم.

1.براى نمونه ر.ك: نورى، همان، ج ۳، ص ۴۶۸ ـ ۴۶۹.

2.در اين باره ر.ك: آقا بزرگ تهرانى، «رسالة فى الكافى»، سفينه، سال اول، شماره دوم، بهار ۱۳۸۳، ص ۷۹-۶۷.

3.همان.

4.طوسى، الغيبه، ص ۳۹۰.

5.ر.ك: «لزوم ارزيابى سندى احاديث كافى»، سفينه، سال اول، شماره دوم، بهار ۱۳۸۳، ص ۱۰۹ ـ ۱۴۰.

صفحه از 46