كلينى و عقل‏گرايى - صفحه 106

مى رفته، شيعه نمى توانسته حرف هاى خود را نزند و گرنه در آن عصر پرحادثه به كلى از ميان رفته بود. پس يك ويژگى ديگر روزگار كلينى، خردگرايى عالمان و بزرگان شيعه در آن عصر در تداوم دوران ائمه عليهم السلام بوده است. يادآورى اين امر ضرورى است كه در آينده توضيحى در مورد احاديثى كه از رأى و نظر نهى كرده اند، خواهد آمد تا هر سوء تفاهمى از ميان برود.

اوضاع سياسى عصر كلينى

از زمان متوكل عباسى و عصر امام هادى عليه السلام شيعه از رهگذر سخت گيرى ها و تعرض هاى دولت، دچار مشكلات فراوانى شد. ليكن ائمه عليهم السلام شيعه با تمهيدات و سياست هاى ويژه اى، به مقابله برخاسته و به رغم تمام مشكلات، موفق به حفظ و هدايت شيعه در آن روزگار سخت گرديدند. خفقان شديد و ستم هاى بى اندازه بنى عباس، منجر به غيبت امام عصر عليه السلام بنا به خواست و اراده الهى شد. در عصر غيبت صغرا نيز روند ستمگرى ها پى گرفته شد. اما به موازات آن به خاطر فساد مالى، اخلاقى و سياسى دربار عباسى و مركز خلافت يعنى بغداد، ۱ مجال رشد نسبى شيعه و تشكيل دولت هاى محلى شيعى به ويژه در ايران فراهم آمد و از اين رهگذر، تا حدود زيادى اوضاع به سود شيعه رقم خورد. ۲
گر چه اسنادى در دست نيست تا بتوان به نقش آل بويه در گسترش فرهنگ شيعى، يا ميزان ارتباط ميان عالمى چون كلينى و آنها و در نتيجه بهره گيرى وى از يارى ها و امكانات آنان، پى برد، ليكن مى توان اجمالاً مدعى شد كه اگر مساعدت هاى آل بويه نبود و دانشمندان شيعه دست كم از آزادى عمل برخوردار نمى بودند، عادتا انجام چنان كارهاى بزرگ علمى مقدور نمى شد. ۳

1.ر.ك: الكلينى والكافى، ص ۲۲۳ و بعد؛ مسعودى، مروج الذهب، ج ۴، ص ۲۹۴، دارالاندلس، بيروت، بى تا.

2.همان، ص ۲۳۸ و بعد.

3.جوئل ل. كرمر، احياى فرهنگى در عهد آل بويه، ص ۷۸ ـ ۸۳، ترجمه محمد سعيد حنايى كاشانى، مركز نشر دانشگاهى، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش.

صفحه از 120