كلينى و عقل‏گرايى - صفحه 112

گفتگوهاى بديع و شيرينى را بگشايد. در واقع گزينش كلينى مجال خوبى براى تضارب آرا و جولان انديشه ها مى آفريند.
در اين جا مناسب است ضمن اشاره به نخستين بخش اصول كافى، يعنى كتاب «العقل والجهل» به شبهه اى پاسخ گوييم كه قبلاً به آن اشاره شد و آن اين كه پاره اى روايات در اصول كافى آمده كه از اظهار رأى، نهى كرده اند. به نظر مى رسد روايات ياد شده در كتاب فضل العلم، جلد اول اصول كافى، در سه باب آمده باشد، كه به ترتيب عناوين آنها «النهى عن القول بغير علم» (باب يازدهم)، «من عمل بغير علم» (باب دوازدهم)، «البدع والرأى والمقائيس» (باب نوزدهم) مى باشد. باب بيستم كتاب فضل العلم كافى هم، عنوانش «الرد الى الكتاب والسنة ...» است. در اين ابواب رواياتى آمده كه سخن هوس آلود جاهلانه، يا رفتار ناآگاهانه نيز، بدعت گذارى، اظهار نظر بى مورد و قياس كردن را تخطئه كرده و به جاى آنها راه هدايت و رستگارى را بازگشت به قرآن و سنت پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام دانسته است. اكنون بايد پرسيد پس از ملاحظه دقيق روايات مورد بحث، چگونه مى توان ممنوع بودن انديشه و اظهارنظر منطقى را از آنها نتيجه گرفت؟! قطعا اين نتيجه گيرى امكان ندارد؛ بلكه انديشيدن در حوزه عقايد تنها كارى است كه يك مسلمان بايد انجام دهد و ملاحظه روايات كتاب «العقل والجهل» كافى، گواهى بر اين مدعا است.
با اين كه موارد اظهارنظر كلينى در زمينه مسائل اعتقادى در اصول كافى فراوان نيست و شايد علت آن عزم وى بر تحفظ بر متون روايى بوده است، ليكن همان چند موردى كه به اظهارنظر پرداخته، سخنان محققانه و با ارزشى بر زبان آورده كه گوياى گستردگى دانش وى، به ويژه در كلام و فلسفه است. اكنون برخى از موارد ياد شده را مرور مى كنيم:
1. كلينى پس از بيان حديثى از اميرالمؤمنين عليه السلام درباره شناخت ذات حق به كمك خودش، يا به تعبير فلسفى برهان لمّى، چنين فرموده است:
معناى سخن امام عليه السلام كه فرمود: خدا را به خدا بشناسيد اين است كه خدا اشخاص، نورها، جوهرها و اعيان را آفريد. پس اعيان همان جوهرهاست و جوهرها همان

صفحه از 120