كلينى و عقل‏گرايى - صفحه 117

سعد بن عبداللّه ابى خلف الاشعرى القمى (متوفاى 299 يا 300 هجرى) هم روزگار كلينى و نيز قرمطيان بوده است. وى گزارشگرى ثقه بوده است، ۱ كه به طور مبسوط افكار آنها را نقل كرده است. ۲ اكنون اصول فكرى آنان را طبق نقل سعد بن عبداللّه بازگو مى كنيم:

يك. باطنى گرى

نخستين ويژگى قرمطيان، باطن گرايى و تأويل آيات قرآن بود. آنها براى تمام واجبات در قرآن و سنت، ظاهر و باطنى در نظر مى گرفته اند. البته تأويل كردن آنها هيچ مرزى نداشته و افراط مى كرده اند؛ به علاوه، هيچ دليلى نيز براى تأويل هاى خود اقامه نمى كرده اند.

دو. امامان هفت گانه

امامان پس از پيامبر صلى الله عليه و آله را هفت نفر مى دانسته اند كه آخرين آنها، جز شش امامى كه شيعه اثنى اشعرى قبول دارند، محمد بن اسماعيل بن جعفر الصادق عليه السلام است.

سه. ادامه رسالت

عقيده ديگر آنها ادامه رسالت، پس از پيامبر صلى الله عليه و آله ضمن وجود همان هفت امام بوده است.

چهار. انقطاع رسالت از پيامبر صلى الله عليه و آله

حرف ديگرشان اين بوده كه رسالت از پيامبر صلى الله عليه و آله در غديرخم منقطع شده است. زيرا اميرالمؤمنين عليه السلام را به خلافت نصب كرده و فرموده «من كنت مولاه فهذا على مولاه» و بدين ترتيب، در بقيه عمر خود، تابع على عليه السلام بوده است.

پنج. مهدويت محمد بن اسماعيل

آنها، نوه امام ششم عليه السلام محمد بن اسماعيل را زنده، غايب و مستقر در بلاد روم مى دانسته اند كه روزگارى به عنوان مهدى آشكار خواهد شد.

1.رجال النجاشى، ص ۱۲۶؛ رجال الطوسى، ص ۴۲۲، رقم ترجمه ۶۱۴۱، الفهرست، ص ۱۳۵، رقم ترجمه ۳۱۶.

2.المقالات والفرق، ص ۸۳ ـ ۸۶، سعد بن عبداللّه ابى خلف الاشعرى القمى، مركز انتشارات علمى فرهنگى، تهران، ۱۳۶۱ ش.

صفحه از 120