الف. جايگاه حديث
يكى از مباحث بسيار مهم و كليدى در دانش حديث شناسى، بحث در باب شناخت ميزان ارزش و اعتبار حديث و فهم جايگاه آن در مقرّرات دينى است. اجمالاً بايد گفت: حديث با سنّت، به اعتقاد همه مسلمانان، دومين ركن تشريع و قانونگذارى در اسلام، پس از قرآن كريم است و آن جا كه حكمى در قرآن به صورت مجمل آمده باشد، شرح و تفصيل آن را مى توان و بايد در سنّت، جست و جو كرد. قرآن، خود، بارها به حجّيت سنّت و ارزش و اعتبار آن در معارف دين، تأكيد فرموده است، به گونه اى كه جاى هيچ گونه ترديد يا ابهامى را در اين زمينه باقى نگذاشته است؛ علاوه بر اين كه به دلايل عقلى نيز مى توان اين حقيقت را به اثبات رساند.
ملّاصدرا نيز همانند بسيارى از دانشمندان مسلمان، در همه موارد، قرآن را اصل و سرچشمه تمامى علوم و معارف مى داند و پس از آن، به حديث به عنوان ركن دوم مى نگرد. شايد بر مبناى همين اصل اصيل و استوار باشد كه به تعبير يكى از محقّقان: «صدر المتألهين، غالبا در هر رأيى از آراى خود، در موضوعات فلسفى، به ادلّه سمعى از كتاب و سنّتْ استشهاد مى كند، به قسمى كه كتاب هاى فلسفى از مثل آن است كه در تفسير مطالب دينى نوشته شده است». ۱
او خود در اين باره مى نويسد:
قرآن، كتابى است كه از جانب خداوند بر رسولش فرود آمده و مشتمل بر تمامى اصول و معارف و علوم حقايق است. تمامى احكام كلّى و جزئى، اصل و مبدأ، و غايت و منتهايش در آن ثبت است و در آن، علوم پيشينيان و پسينيانْ موجود است. ۲
و در جايى ديگر آورده است:
قرآنِ عظيم، اصل تمام عوالم اصولى و فروعى است ۳ ... هيچ چيزى نيست، جز آن كه در كتاب (قرآن) آمده است، يا به نفْس آن چيز، و يا به مقوّمات و
1.فلاسفه شيعه، ص ۴۸۳.
2.ترجمه شرح اُصول كافى، ج۲، ص ۳۲۰.
3.همان، ج۲، ص ۳۶۱.