علّامه محمدتقى مجلسى و نقد ديدگاه‏هاى فلسفى در مرآة العقول - صفحه 234

رسول اكرم صلى الله عليه و آله در كلام صدرالمتألهين، در شرح همين روايت آمده است. وى مى گويد:
و من أمعن النظر فى هذا المقام وجد كل ماوصف به العقل الاول و حكى عنه كان من خواص روحه صلى الله عليه و آله فقوله: استنطقه اى جعله ذا نطق و كلام يليق بذلك المقام، و قوله: ثم قال: له أقبل فأقبل ثم قال له: أدبر فأدبر؛ هذا حال روحه صلى الله عليه و آله إذا قال له أقبل إلى الدنيا و أهبط إلى الارض رحمة للعالمين فأقبل... أدبر اى ارجع إلى ربك فادبر عن الدنيا و رجع إلى ربه ليلة المعراج؛ ۱
هر كس در اين روايات در نگرد، در مى يابد تمام توصيف هاى عقل اول از ويژگى هاى رسول اكرم صلى الله عليه و آله است؛ زيرا جمله «استنطقه»، يعنى او را داراى نطق و گفتار ساخت، با به نطق درآوردن ايشان سازگار است و جمله «ثم قال له: أقبل فأقبل ثم قال له: أدبر فادبر»، تماما بيانگر حالت روح پيامبر صلى الله عليه و آله است؛ آن هنگام كه خداوند به ايشان خطاب كرد كه رو به سوى دنيا آور و به زمين فرود آ تا رحمت براى جهانيان باشى و او چنين كرد... آن گاه به او خطاب كرد: پس آ! يعنى به سوى پروردگارت برگرد، و او در شب معراج به دنيا پشت كرد و به سوى پروردگارش بازگشت.

2. عقل فعال و تطبيق آن بر پيامبر و اهل بيت عليهم السلام

از جمله روايات دشوار رواياتى است كه در آنها از تفويض امور هستى و احيانا تدبير آنها به ائمه عليهم السلام سخن به ميان آمده است. مهم ترين اشكال تفويض، ناسازگارى آن با توحيد ربوبى و نيز توحيد فاعلى است كه از آموزه هاى مسلّم قرآن و روايات است. بر اين اساس، مرحوم علّامه مجلسى مقصود از تفويض را اجراى اين كارها با دعا و استدعاى ائمه عليهم السلام دانسته و معتقد است ساير معانى مردود است. وى آن گاه به مسلك فلاسفه اشاره مى كند كه آنان با اعتقاد به عقل فعال به گونه اى خاص تفويض را حل كرده اند:
و من يسلك مسلك الحكماء و يمكنه تصحيح ذلك بانه لما كان العقل الفعال عندهم مدبّرا للكائنات و يحملونه مرتبطا بنفس النبى و

1.شرح اُصول كافى، ج ۱، ص ۲۱۷ ـ ۲۱۸.

صفحه از 248