المعارف الحقيقية؛ ۱
اين چنين نيست كه تمام راويان پرسشگر در يك سطح از فهم و درك بوده اند، و چنان نيست كه هر حقيقتى از نظر ظرافت و لطافت، از سطحى يكسان برخوردار باشد، و كتاب و سنت لبالب از اين نكته است كه معارف دين داراى مراتب متعددند و هر مرتبه اى مخاطب مخصوص خود را مى طلبد و بى اعتنايى به اين مراتب به معناى نابودى معارف حقيقى است.
علّامه مجلسى تجرد نفس را امرى نمى داند كه از روايات برآيد، بلكه ظاهر روايات را دليل مادّى بودن نفس مى شمارد و سپس در ضمن تطبيق عقول عشره بر ارواح ائمه عليهم السلام به مخالفت با فلاسفه برمى خيزد. علّامه طباطبايى ضمن رد ادعاهاى ايشان، طريق احتياط دينى را در آن مى داند كه اشخاصى همچون علّامه مجلسى كه در زمينه مباحث عقلى داراى عمق و ژرفا نيستند، به ظواهر آيات و روايات تمسك كنند و علم به حقايق آنها را به اهلش واگذارند.
ايشان در دفاع از منهج فلاسفه و در رد ادعاى علّامه مجلسى سه دليل اقامه كرده است:
1. حجيت ظواهر شرعيه، مبتنى بر برهانى عقلانى است. 2. ظواهر دينى متوقف بر ظهور لفظ است و از آنجا كه ظواهر لفظى دليل ظنى اند، نمى توانند با براهين عقلى كه قطعى اند به مبارزه برخيزند. 3. از طرفى تمسك به برهان هاى عقلى در اصول دين و آن گاه معزول دانستن عقل در حوزه معارفى كه اخبار آحاد وارد شده، مستلزم تناقض آشكار است؛ زيرا ظواهر شرعيه كه به كمك همين براهين عقلى اعتبار پيدا كرده اند، چگونه مى توانند مقدمه اى را كه به بركت آن سنديت پيدا كرده اند، ابطال كنند. ۲ ايشان آن گاه علّامه مجلسى را اين گونه مخاطب مى سازند:
و طريق الاحتياط الدينى لمن لم يتثبت فى الأبحاث العميقة العقلية أن يتعلّق بظاهر الكتاب و ظواهر الأخبار المستفيضة و يرجع علم حقائقها إلى
1.بحارالأنوار، ج ۱، ص ۱۰۰.
2.همان، ص ۱۰۴.