ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى رازى - صفحه 237

معصومين هم نسبت داده شده است، اخبارى است كه يا به كلى پيغمبر و امام آن را نفرموده و يا به اين صورت نبوده است، بلكه هدف هاى ناپاك و دست هاى خيانتگر جاعلين و محرفين در ساختن و پرداختن آنها كمك كرده است، جامعه تشيع در اين عصر و زمان عاشق تشنه كام عين كلمات صادره از ميان دو لب پيشوايان خويش است، و بدون ترديد و مبالغه كتاب كافى سرچشمه صافى است كه زلال ترين آب مقصود را به لب تشنگان خود مى نوشاند.

چرا مرحوم كلينى رضى الله عنه كتاب كافى را نوشت؟

از حاصل گفتار شيخ بزرگوار مرحوم ثقة الاسلام كلينى در مقدمه كتاب كافى چنين به دست مى آيد كه: يكى از شيعيان و برادران دينيش به او نامه نوشته و يا پيغام داده است كه مردم زمان ما علم و دانش را رها كرده و در جهل و نادانى غوطه ور شده اند، نام خود را مسلمان گذاشته و از مقرّرات واقعى اسلام خبرى ندارند. تنها از روى عادت و تقليد از نياكان خود اعمالى را به نام دين انجام مى دهند و مى گويند ما در هر مطلبى به عقل خود رجوع مى كنيم. آيا چنين طريقه و روش صحيح است و مردم مى توانند بدين رويّه ادامه دهند؟!
شيخ بزرگوار با استناد به آيات و احاديث ثابت مى كند كه چون خداى تعالى بر انسان منت نهاد و به او عقل و هوش و استعداد عنايت فرمود، لياقت يافت كه پيغمبران و نمايندگان خود را براى هدايتش بفرستد و كتب آسمانى خود را بر آنها نازل كند و اوامر و نواهى خود را كه موجب ثواب و كيفر است، به ايشان برساند و معلوم است كه ثواب و پاداش به كسى مى دهد كه اوامر او را طبق دستورى كه خود او معين كرده است انجام دهد.
اين اوامر و مقررات را تنها به وسيله پيغمبران و حجج خويش ابلاغ فرموده و از مردم خواسته است كه مقرراتش را از روى يقين و بصيرت انجام دهند و به گمان و تقليد اعتماد نكنند، پس روش آن مردم كه تو گفتى خداپسندانه نيست. سپس مى گويد:
از من تقاضا كردى كتابى بنويسم كه شامل جميع علوم دينى از گفتار امام باقر و

صفحه از 242