جايگاه علمى و مذهبى كلينى در ميان اماميه - صفحه 258

لقب ثقة الاسلام: براى كلينى القاب ستايش آميزى توسط عالمان امامى بكار رفته است. ۱ اما مهمترين اين القاب، لقب ثقة الاسلام است. ثقة ۲ الاسلام، عنوانى است كه ظاهرا تنها در مورد دانشيان دينى اماميه بكار مى رود و ظاهرا براى اولين بار توسط شيخ بهايى ۳ براى شيخ كلينى ۴ و براى نشان دادن موقعيت برجسته او نزد اماميه و به دليل جايگاه وى در فقه و حديث امامى، بكار رفته است. ۵ اين لقب نشان از مرتبه بلند دينى وى نزد علما و فقيهان امامى داشته و تا امروزه نيز شهرت خود را براى كلينى حفظ كرده است. ۶ البته اين عنوان توسط برخى نويسندگان براى عالمان ديگرى نيز مانند شيخ طوسى يا حتى طَبرسى به كار رفته كه شهرت آن ابدا به پايه كلينى نرسيد ۷

1.براى القاب ستايش آميز كلينى كه نويسندگان شيعى براى تجليل از او بكار برده اند، نك: بحار الأنوار، ج ۱۰۸، ص ۷۵؛ بحرانى، كشكول، ج ۲، ص ۲۰۱؛ بحرالعلوم، الفوائد، ج ۳، ص ۳۲۵؛ كشف الحجب والأستار، ص ۴۱۸؛ روضات الجنات، ج ۶ ، ص ۱۱۶؛ مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۵۲۷؛ الفوائد الرضوية، ص ۶۵۷؛ سفينة البحار، ج ۲، ص ۴۹۴؛ صدر، تأسيس الشيعة، ص ۲۸۸؛ اعيان الشيعة، ج ۴۷، ص ۱۵۳.

2.لفظ ثقه در دانش هاى حديث و رجال بر راوى و محدثى به كار مى رود كه در نقل و روايت حديث و دقت در نقل آن راستگو و معتبر قلمداد مى شود؛ نك: شهيد ثانى، الرعايه فى علم الدرايه، به كوشش عبدالحسين محمد على بقال، قم، ۱۴۰۸ ق، ص ۲۰۳ ـ ۲۰۴.

3.نك: شيخ بهايى، مشرق الشمسين و اكسير السعادتين، با تعليقات محمد اسماعيل خواجويى، به كوشش مهدى رجايى، مشهد، ۱۳۷۲ش، ص ۹۸، ۱۰۲؛ الوجيزه فى الدرايه، به كوشش ماجد غرباوى، مجله تراثنا، سال ۸، ش ۳و۴، رجب ـ ذيحجه ۱۴۱۳ق، ص ۴۳۶.

4.همچنين بعدا وسيله اين منابع براى كلينى به كار رفته است: حر عاملى، تفصيل وسائل الشيعة الى تحصيل مسائل الشريعه، قم، ۱۴۰۹ ـ۱۴۱۲ق، ۳۰ / ۱۵۳؛ بحار الأنوار، بيروت، ۱۴۰۳ ق، ج ۳۳، ص۳۱؛ و ج ۵۵، ص ۳۶۳ ؛ فاضل هندى، كشف اللثام، چاپ سنگى تهران ، ۱۲۷۱ ـ ۱۲۷۴، افست قم، ۱۴۰۵ ق، ص ۱۹۵، ح ۱؛ بحرالعلوم، الفوائد، ج ۳، ص ۳۲۵؛ نراقى، عوائد الايام، قم، ۱۴۰۸ق، ص ۹۸، ۱۱۱، ۲۲۰؛ براى موارد استعمال به صورت مطلق براى نام بردن از كلينى، نك: بحرانى، الحدائق الناظره فى احكام العتره الطاهره، قم، ۱۳۶۳ ـ ۱۳۶۷ش، ۱۳۴ / ۲۱ ، ۲۰۵ ، ۶۳۹/۲۲؛ خاتمه مستدرك الوسائل، قم، ۱۴۱۵ ـ ۱۴۲۰ ق ، ۴۷۹/۳ ، ۴۸۳.

5.براى تفسيرى از به كار رفتن اين عنوان براى كلينى، نك: عباس قمى، فوائد الرضويه: زندگى علماى مذهب شيعه، تهران، ۱۳۲۷ ش، ج ۲، ص ۶۵۸.

6.نك: مدرس تبريزى، ريحانه الادب، تهران، ۱۳۶۹ ش، ج ۵، ۷۹.

7.نك: بحار الأنوار، ج ۴۸، ص ۱۰۵؛ مازندرانى، شرح اُصول الكافى، با تعليقات ابوالحسن شعرانى، به كوشش على عاشور، بيروت، ۱۴۲۱ق/ ۲۰۰۰م، ج ۹، ص ۳۵۹؛ براى موارد بكارگيرى نسبتا معاصر آن در مورد برخى از عالمان ديگر، نك: عباس قمى، الكنى والالقاب، صيدا، ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸ق، افست قم، ج ۲، ص ۴۰۴، ج ۳، ص ۱۹۸. نمونه ثقه الاسلام تبريزى (مقتول به سال ۱۳۳۰ ق)، روحانى دوره مشروطه را بايد در اين ميان نام برد. در دوره هاى اخير اين عنوان جايگاه خود را از دست داده و تنها براى طلاب جوان علوم دينى و يا روحانيونى كه از سطح علمى مهمى در علوم دينى برخوردار نيستند، به كار مى رود؛ نك: جلال متينى، «بحثى درباره سابقه تاريخى القاب و عناوين علما در مذهب شيعه»، ايران نامه، سال ۱، ش ۴، تابستان ۱۳۶۲ ش، ص ۵۸۰ ـ ۶۰۱. براى اين اطلاعات نيز نك: مدخل ثقة الاسلام نوشته دوست مرحوممان آقاى مولوى عربشاهى در دانشنامه جهان اسلام.

صفحه از 259