مقدمه الكافى: كوششى براى شناخت عقايد كلينى - صفحه 264

ضرورت اتكاى علم و عمل دينى بر يقين و نه بر شك و عدم بصيرت سخن به ميان مى آورد. اين موضوع يكى از اصلى ترين دشواره هاى فكرى اماميه در اين دوران و از موارد مهم استدلالى براى اثبات ضرورت وجود و استمرار حجت الهى / امام براى ايشان قلمداد مى شد. ۱ آنگاه كلينى ۲ با ذكر مسئوليت جهالت مبتنى بر دورى از معرفت يقينى در ايجاد عقايد باطل، از اديان فاسد و مذاهب شنيع زمانه سخن به ميان مى آورد كه به نظر او تمامى شروط كفر و شرك را در خود جمع كرده اند. در اينجا منظر او نسبت به ايمان / كفر كاملاً با عقايد فرقه اى شيعه در دوران بحرانى شيعى همخوانى دارد. بى ترديد مقصود كلينى از اين اديان و مذاهب بيشتر مذاهب درون اسلامى و عقايد و باورهاى دينى اى بوده است كه در ايران قرن چهارم قمرى ظهور داشته است؛ اما در اين ميان توضيحات بعدى او نشان مى دهد كه كلينى بيش از همه نظرش به سنيان است كه بر طريقه امامان شيعه نيستند. در اينجا محك درست ايمان مبتنى بر بصيرت را كلينى به اتكاء ديندارى بر كتاب خدا و سنت پيامبر مى داند و هرگونه استحسان، تقليد و تأويل بى پايه علمى را در اين زمينه رد مى كند. پيداست كه وى در پيش زمينه تفكرات اماميه درباره ضرورت يقين دينى و عدم درافتادن فقه و عقايد در پيروى از «ظن» و استحسانات عقلى و تقليد ۳ نظر به سنيان دارد. در اينجا كلينى با استناد به يك حديث، ايمان اين گروه از مردم را ايمانى عاريتى و غير مستقر مى خواند. ۴
شخصى كه كلينى مقدمه كتابش را با پرسش هاى او آغاز كرده، در دنباله از وى درباره مسائل مورد اختلاف پرسش كرده بود كه به نظرش به دليل اختلاف روايات در آن موضوعات بوده است. اگر بخواهيم سير منطقى بحث كلينى را در اينجا به درستى دريابيم، بايد بگوييم كه در بحث از ضرورت وجود يقين دينى و دورى از هرگونه ظن و استحسان، براى اماميه از سوى خود آنان و از سوى مخالفانشان حتى در دوره پايانى

1.براى نمونه اى ديگر تقريبا از همين دوره، نك : تفسير منسوب به نعمانى.

2.نك : كلينى، ۱ / ۸ـ۷

3.براى اين موارد در همين دوره مورد بحث، نك: مدرسى، مقدمه اى بر فقه شيعه، مقدمه؛ نيز: مقاله من درباره اصحاب حديث اماميه در مجله كتاب ماه دين.

4.نك: الكافى، ج ۱، ص ۸.

صفحه از 268