مورد اخبار معتمد اما متعارض و در حقيقت اخبارى كه با مبانى سه گانه فوق سازگارى نمى يابند، نيز تنها به اين نيت كه همگى مى توانند بنابر «توسعه» مبناى عمل قرار گيرند، آنها را در كتابش نقل كرده است. روشن است كه كلينى دانشمندى امامى در دوران غلبه تفكر حديث گرايانه است و هنوز در زمان او شيوه هاى اجتهادى و اصولى، جز در محافل محدودى از اماميان گسترش نيافته بوده است.
در دنباله متن مقدمه الكافى، كلينى خداوند را شكر مى گزارد كه توانسته است درخواست دوستش را برآورده كند. ۱
درست در پايان مقدمه، كلينى ديگر بار به مناسبت ذكر عناوين پاره اى از ابواب كتابش، به اهميت عقل مى پردازد و آن را قطب مى خواند كه حجت در تكليف بر مدار آن است و بر اساس آن ثواب و عقاب معنى مى يابد. اين تأكيد دوباره، به خوبى نشانگر گرايش كلينى به معناى مورد نظر از عقل در احاديثى است كه بعدا در كتاب العقل و الجهل الكافى، آنها را روايت كرده است؛ عقل به معنى حجتى الهى كه از آن تعبير به نور مى شود، نورى كه تنها به دلالت انبياء و امامان براى انسان موجب انكشاف و حجت و معرفت است.