دفاع از مهدويت - صفحه 219

ادله نص و تعيين در امامت

الف) ادله عقلى

1. عادت هر رئيس و حاكمى اين است كه هنگام سفر يا غيبت جايگزينى براى خود تعيين مى كند و اين قاعده اى عاقلانه است. سيره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز چنين بوده كه هنگام سفر از مدينه يا غيبت جايگزين مى گذاشت، پس چگونه به هنگام وفات جامعه را بدون جايگزين رها كرد؟ در حالى كه ايشان خاتم النبيين بوده و تكليف مردم با وفات حضرت تمام نشده و تا قيامت باقى است؟!
اما كسانى كه تعيين جانشين را به اهل حل و عقد واگذار كرده اند به خطا رفته اند، زيرا با توجه به علم پيامبر صلى الله عليه و آله به جدايى و اختلاف ميان اصحاب و امت تفويض امر به آنها محال است و اگر بگوييم ايشان علم به اختلاف امت نداشته اند، به نقضى بزرگ قائل شده ايم. ۱
2. عقل سليم محال مى داند كه خداوند متعال و پيامبرش با توجه به نبوت عام و شريعت دائمى حضرت امت را به حال خود رها كند، چگونه پيامبرى در نهايت مهربانى و دلسوزى به امت، كتابى را در نهايت اجمال و وجوه فراوان در ميان مردم رها كند و احاديث صحيح و جعلى و ضعيف را بدون تعيين قيم ترك كند و جامعه را با مشكلات تنها گذارد؟! ۲

ب) ادله نقلى

قرآن

1. آيه «وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِّمِيقَـتِنَا فَلَمَّآ أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّـىَ...»۳ هفتاد نفرى كه موسى عليه السلام پيامبر خدا برگزيد، همه گمراه شدند و تقاضاى ديدن خدا را كردند. پس اگر انتخاب پيامبر الهى صحيح نباشد، چگونه اختيار امر امت به مردم عادى واگذار گردد؟

1.المراصد على شرح المقاصد، السيد على الميلانى، ص ۲۶.

2.حق اليقين، السيد عبداللّه شبّر، ج ۱، ص ۳۸.

3.سوره اعراف، آيه ۱۵۵.

صفحه از 259