محمد بن يعقوب كلينى و كتاب كافى - صفحه 436

ميسر ساخت و اميدوارم كه اين كتاب به گونه اى باشد كه درخواست كرده بودى و اگر من در تشخيص حديث صحيح از ناصحيح مقصر باشم مطمئنا در خيرخواهى و تقديم حسن نيت نسبت به مؤمنان كوتاهى نداشته ام». ۱
با دقت در بيانات كلينى روشن مى شود كه حديث شيعه در عصر اين دانشمند از دو ويژگى به شرح زير برخوردار بوده است:
الف . عدم تدوين در قابل يك جامع بزرگ حديثى
ب . مبتلا بودن به عارضه اختلاف، تضاد و تناقض
در مورد ويژگى الف قبلاً بحث هايى از نظر گذشت و طبق آن مباحث روشن گرديد كه در قرن هاى سوم و چهارم گام هاى بلندى از سوى دانشمندان شيعه در تدوين حديث برداشته شد و كتبى نيز در اين رابطه به ظهور پيوست. در عين حال بايد متذكر شويم هيچ يك از جوامع تأليف شده نتوانست پاسخگوى نيازهاى حوزه هاى درسى بوده و دانشمندان را از مراجعه به اصول اوليه بى نياز سازد لكن مرحوم كلينى موفق شد با تأليف جامع مذهبى خود، مهم ترين گام را در اين زمينه برداشته و دانشمندان را تا حد زيادى از مراجعه به كتب اوليه و اصول پراكنده بى نياز سازد. ضمنا اين مطلب پس از پيدايش جوامع حديثى ديگر يعنى: من لايحضره الفقيه، تهذيب و استبصار به طور كامل تحقق يافت.
اما در مورد ويژگى دوم يعنى عدم وجود اختلاف و تضاد در حديث بايد گفت: از مهم ترين علل پيدايش عارضه اختلاف، وجود احاديثى جعلى بوده كه در احاديث شيعه راه يافته و موجب كثرت احاديث در دست شيعيان گرديد. به طورى كه مطابق برخى از قرائن تاريخى شمار احاديث شيعه در عصر كلينى بالغ بر سيصد هزار گرديد. ۲ قابل ذكر است كه عارضه جعل حديث نه تنها حديث شيعه بلكه قبل از آن، حديث اهل سنت را نيز در برگرفته بود منتهى از نظر علل و انگيزه، بين جعل حديث

1.كلينى، الكافى، (مقدمه) ج ۱، ص ۹، بهبودى، گزيده كافى، ج ۱، ص ۱۹ و ۲۰.

2.شيخ طوسى، رجال، ص ۴۲۲، ذهبى، تذكرة الحفاظ، ج ۳، ص ۸۴۰، بهبودى، گزيده كافى، ج ۱، ص ۹۱.

صفحه از 456