محمد بن يعقوب كلينى و كتاب كافى - صفحه 437

در شيعه و جعل حديث در اهل سنت تفاوت چندى موجود است ۱ . نكته ديگر آن كه: نسبت به حديث شيعه، احاديث ساختگى تنها بخشى از عوامل اختلاف حديث را تشكيل مى دهد و به طورى كه در دوره دوم گذشت، بخشى از عوامل اختلاف حديث در شيعه، مربوط به صدور احاديث تقيه آميز و راه يافتن آن در بين احاديث صحيح مى باشد. حال بايد گفت: يكى از انگيزه هاى كلينى در تأليف كافى كثرت روايات متعارض در آن دوره بوده است. كلينى گرچه خود در اين زمينه به قدر كافى بحث نكرده است، اما با نقل نامه دوست و مريد خود در واقع به اصل اين حقيقت اشاره دارد آن جا كه مى نويسد: «نوشته اى كه فهم رخى از امور بر تو مشكل شده است به طورى كه نمى توانى حقيقت آن را دريابى چرا كه در مورد آن امور روايات مختلفى وجود دارد و تو مى دانى كه اختلاف روايت خود، اسباب و علل مختلفى دارد. علاوه بر آن نوشته بودى كه در دسترس تو كسى وجود ندارد كه به دانش او (در مسئله اختلاف روايت) اعتماد ورزى و با وى به مذاكره علمى و بررسى حديث نشينى». ۲
چنان كه دنباله مطلب نشان مى دهد، كلينى پس از اشاره به واقعيت اختلاف حديث، به ذكر معيارهاى خود در تميز روايات صحيح از غيرصحيح مى پردازد كه عبارت از عرضه حديث به كتاب خدا، مقابله حديث با فتاواى عامه و بالاخره چنگ زدن به حديث اجماعى مى باشد. اما در عين حال تصريح مى كند كه به كارگيرى اين

1.تا آن جا كه مقايسه حديث شيعه و حديث اهل سنت نشان مى دهد با توجه به عدم نگارش و تدوين حديث در قرن اول هجرى و آزادى بى رويه آن در قرن دوم، بسيارى از موارد جعل و تحريف به حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله راه يافت به طورى كه احاديث اهل سنت به صورت مبدئى به تضاد و اختلاف دچار گرديد. اما نسبت به حديث شيعه، تا آن جا كه به عهد صادقين عليهم السلام مربوط مى گردد، اين احاديث در شرايط استتار و تقيه صادر گرديد و در پنهانى مورد تدوين و نشر قرار گرفت. چنان كه قرائن اين مطلب به طور مفصل در دوره دوم از نظر گذشت. اما در عين حال پس از رفع شرايط استتار، نشر علنى حديث و بالاخره هجوم غلات به حريم مذهب، موارد فراوانى از جعل و تحريف به روايات شيعه راه يافت و همين مطلب موجب گرديد تا حقايق زيادى در مسائل مذهبى بر شيعيان مشتبه گردد. در اين مورد علاوه بر مطالب دوره هاى دوم و سوم اين تحقيق بنگريد به: كتاب آقاى بهبودى، معرفة الحديث، ص ۴۱ الى ۴۵ و نيز همان مؤلف، صحيح الكافى، مقدمه عربى، ص ۵ ـ ۱۱.

2.كلينى، الكافى، ج ۱، ص۸.

صفحه از 456