محمد بن يعقوب كلينى و كتاب كافى - صفحه 444

حسن بن محبوب جزء موثقان است) به همين ترتيب وقتى كلينى مى گويد: «على بن ابراهيم بن هاشم عن ابيه عن ابن ابى عمير». نمى دانيم كه آيا حديث را از كتب استاد خود على بن ابراهيم استخراج كرده يا از نوادر ابراهيم بن هاشم يا از نوادر محمّد بن ابى عمير اخذ نموده است. ضمنا در صورتى كه حديث مستخرج از نوادر محمّد بن ابى عمير باشد، بايد توجه داشت كه نوادر او داراى نسخ متعدد بوده و معلوم نيست كدام نسخه در اختيار كلينى قرار داشته است. گر چه وقتى كه در سند روايت مى گويد: «عدة من أصحابنا عن احمد بن محمّد بن عيسى» به يقين مى توان گفت كه او روايت را از كتب احمد بن محمّد بن عيسى برگرفته و اين شخص از موثقان بوده است. ۱

4. وجود «ضعفاء» در سند روايات:

مطلب ديگر در سند بعضى از روايات كافى وجود اشخاص ضعيف و غير موثق است و مطالعه رجالى سندهاى اين گونه روايات نشان مى دهد كه شمار قابل توجهى از رجال كافى از ديدگاه علماى رجال از جمله: كشى، نجاشى، و شيخ طوسى مورد تضعيف قرار گرفته اند. دانشمند معاصر هاشم معروف حسنى در كتاب دراسات في الحديث والمحدثين به ذكر چهل و يك نفر از رجال ضعيف و بد نام كافى مبادرت كرده است ۲ و از ملاحظه ترجمه اين عده روشن مى گردد كه اكثر آنان در شمار غلات قرار داشته و يا به كذب، تخليط، سوء حافظه و ديگر مشكلات اعتقادى و يا اخلاقى مبتلا

1.بهبودى، گزيده من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۹، ضمنا بايد توجه داشت كه اهميت گفته استاد بهبودى در اين نكته است كه در صورتى كه مرحوم كلينى همانند شيخ طوسى و شيخ صدوق حديث را مستقيما با نام كسى كه صاحب كتاب بوده، پيوند زده و سپس به درج مشيخه اى همت مى گماشت، در اين صورت ضعف طريق يا ضعف مشايخ اجازه به نفس حديث تسرى پيدا نمى كرد. البته در اين مورد بين رجاليون اختلاف نظر وجود دارد. آيت اللّه خويى در معجم الرجال معتقد است كه در تضعيف يك روايت تفاوتى بين ضعف راويان و مشايخ حديثى با ضعف طريق يا ضعف مشايخ اجازه وجود ندارد (معجم الرجال، ج ۱، ص ۸۲) اما عده ديگرى از دانشمندان از جمله آقاى بهبودى معتقدند كه ضعف طريق قابل سرايت به اصول اوليه نيست. از اين رو مى توان اين گونه روايات را در شمار روايات صحيح قلمداد نمود (گزيده من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۲۴) و به نظر مى رسد اين عقيده از صحت بيشترى برخوردار است به شرطى كه بتوان نسبت به مصونيت نسخه هاى مورد استفاده از زياده و نقصان اطمينان حاصل نمود.

2.همين كتاب، ص ۱۹۲ الى ۲۰۱.

صفحه از 456