را «ائمّه» مى گويد و هم «اربا» را «اذكا» مى گويد. اين ديگر هيچ قابل توجيه نيست كه ما بگوييم مى خواهد بگويد معنايش اين طور است! حتّى وقتى راوى اشكال مى كند كه در قرآن، «أربى» مى خوانيم، مى گويد: اربا چيست؟ اذكا درست است . آن وقت در ترجمه اينها واقعا به مشكل بر مى خوريم .
حتّى مرحوم علّامه مجلسى، با همه ولايتى بودنش و با همه اين كه بلد است چگونه احاديث را توجيه كند، خيلى جاها مانده، مى گويد: واللّه اعلم! ما علم اين را به ائمّه عليهم السلام واگذار مى كنيم . نمى فهميم ؛ چون ترجمه اين احاديث مشكل است، توضيح دادنش براى خواننده مشكل است ، مخصوصا كه امروز هم دشمنان زيادند و مى خواهند بگويند كه شيعه ، قائل به تحريف قرآن است و اين روايات را دست آويز قرار مى دهند .
مشكل ديگرش، احاديث متشابه است كه حل كردن اين احاديث هم واقعا مهم است. مثلاً، پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله وقتى به دنيا آمد، شير براى پيغمبر پيدا نشد . ابوطالب ، او را زير سينه خودش انداخت و چند روزى شير خورد تا براى پيغمبر شير پيدا شد. حالا مرحوم مجلسى مى فرمايد: اين از معجزات پيامبر صلى الله عليه و آله است. چه اعجازى؟ اگر بنا بود كه اعجاز بشود، يك زنى را كه مى توانست شير بدهد، زير سينه او مى انداختند و شير مى داد؛ چرا ابوطالب شير بدهد؟
مرحوم كمره اى رحمه الله يك توجيهى دارد و مى گويد : عرب به گوسفند زرع مى گويد، مثلاً مى گويند: كيف زرعكم؟ يعنى گوسفندانتان شير دارند يا نه؟ ايشان مى گويد كه ابوطالب از گوسفندانش شير دوشيد و داد به پيامبر صلى الله عليه و آله ؛ امّا اين توجيه درست نيست ؛ چون روايت مى گويد: خدا در سينه ابو طالب ، شير ايجاد كرد و اين ، قابل توجيه نيست.
خدا رحمت كند آقاى غفارى را! به ايشان گفتند يكى از احاديث ضعيف الكافى را به ما بگو . ايشان گفت: «حديث سلسلة الحمار» . گفتند : اين حديث چيست؟ گفت: