399
گفتگو ها و گفتارها درباره کليني و الکافي

اصول الكافى . ايشان از علماى مشهد بودند و علماى مشهد معمولاً به اديب بودن مشهورند . ادبيّات مشهدى ها مشهور و معروف است، لذا بعيد است كه ايشان به قول حاج آقاى ژرفا، ناقص واوى را با ناقص يايى اشتباه بگيرند ؛ امّا بى دقّتى ، سبب اين اشتباهات فراوان شده است.
مترجم بايد هم از تجربيات گذشتگان استفاده كند و هم تجربيات خودش را به معرض ظهور برساند . بنا بر اين من در ترجمه اصول الكافى كه خودم انجام مى دهم ، يك بار با اطّلاعات شخصى اى كه دارم ، حديث را ترجمه مى كنم ؛ يعنى بدون اين كه به شرحى مراجعه كنم . فقط و فقط گاهى از كتاب هاى لغت استفاده مى كنم . بعد كه ترجمه ام پايان يافت ، يك دوره مرآة العقول مرحوم مجلسى را دقيقا مطالعه مى كنم . اگر شرح و توضيحى هست ـ البتّه با زبان خودم ـ مى آورم . بعد به شرح ملّا صالح مازندرانى نگاه مى كنم، منتهى به پاورقى هاى مرحوم شعرانى، يعنى شرح ملّا صالح، بعد از ديدن مرآة العقول ، شايد خيلى لازم نباشد ؛ امّا مرحوم شعرانى گاهى اشكالات بسيار اساسى اى به توضيحات ملّا صالح دارد و گاهى هم بعضى از احاديث را خودش خيلى عالى توضيح داده كه شارحان ديگر آن طور توضيح ندادند .
بعد به ترجمه آقاى مصطفوى مراجعه مى كنم ؛ چون اين ترجمه ، بعد از ترجمه مرحوم كمره اى است، لذا هر چه خوبى در آن بوده ، تقريبا در اين هم هست . سپس ترجمه خودم را با اين ترجمه تطبيق مى دهم . البته در بسيارى از موارد، عين عبارتى كه به ذهن ايشان رسيده، به ذهن من هم رسيده؛ امّا سعى كرده ام كه عبارات خودم باشند، منتهى گاهى مطابق عبارت ايشان شده است.
متأسّفانه ترجمه مرحوم مصطفوى ، به طور متوسّط در هر صفحه، شايد سه مورد ايراد داشته باشد. مثلاً گاهى در يك جايى به مرحوم مجلسى ايراد مى گيرد و مى فرمايد چون به نظر ما توضيح مرحوم مجلسى ايراد داشته، توضيح خودم را مى آورم، كه مى بينيم توضيح خودشان غلط است و توضيح مرحوم مجلسى ، درست


گفتگو ها و گفتارها درباره کليني و الکافي
398

من چون در هر دو تا دست مختصرى دارم، خودم احساسم اين است كه ترجمه ، مشكل تر از نوشتن است ؛ چون در نوشتن ، طرف مقابل شما فقط خواننده است ؛ يعنى مى خواهى مطلبى را به خواننده برسانى، بنا بر اين انديشه اى را از قبل در ذهن خود ترسيم كرده اى و مى دانى چه مى خواهى بگويى! همان را با زبان خوب ، به طرف مقابلت مى رسانى ؛ امّا در ترجمه ، مترجم دو تا مشكل دارد : يك مشكل مخاطب است و يك مشكل، آن كسى است كه صاحب اين انديشه است . در واقع شما اين جا خودِ صاحب انديشه نيستيد، ناقل اين انديشه هستيد . هم بايد امانتدارى كنيد و هم خوب منتقل كنيد، و هم جاهايى را كه خودت مى دانى ممكن است يك سرى ايرادهايى وجود داشته باشد ، آن ايرادها را هم به گونه اى بايد حل كنى و اين از همه مشكل تر است. بنا بر اين ما در ترجمه، برخلاف نوشتن ، كارمان سخت تر است، و چون ساده مى انگاريم، اين همه ايراد در ترجمه هايمان وجود دارد.

از استاد سلطانى سپاس گزارم. دور دوم بحثمان را آغاز مى كنيم. بحثى را كه جناب آقاى استاد ولى شروع كردند، بيشتر مشكلات خود «الكافى» بود و كمتر به مشكلات ترجمه آن پرداختند . تقاضا مى كنم بحث مشكلات ترجمه را ايشان ادامه بدهند و ديگر اساتيد به راه كار يك ترجمه معيار بپردازند.

بله ، اوّل عرايض بنده ، درباره مشكلات خود متن بود . در اين بخش ، به مشكلات ترجمه ها مى پردازيم.
در ترجمه ، علاوه بر اين كه مترجم بايد با آن متنى كه ترجمه مى كند ، آشنا باشد و با دانستن قواعد ترجمه بايد حواسش را خيلى جمع كند و دقّت زيادى داشته باشد . جناب آقاى ژرفا فرمودند كه به نظر شما، مترجمانى كه اين اشتباهات را كردند، آيا اينها واقعا نمى فهميدند؟ مطلب را درك نمى كردند؟ يا بى دقّتى بوده؟ بنده عرض كردم كه درباره بعضى از مترجمان ، واقعا بى دقتى بوده و درباره بعضى ديگر ممكن است اصل فهم مطلب برايشان نارسا بوده، مثلاً مرحوم دكتر مصطفوى ، مترجم

  • نام منبع :
    گفتگو ها و گفتارها درباره کليني و الکافي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 110806
صفحه از 422
پرینت  ارسال به