405
گفتگو ها و گفتارها درباره کليني و الکافي

يك خاطره كوتاه بگويم . چون شما اهل پژوهش هستيد، مفيد و مهم است . خداوند توفيقى داد كه چند روز پيش ، حدود پنج ـ شش ساعت در محضر استاد شفيعى كدكنى بودم . خدايش حفظ كند! ايشان مى فرمود : من بعد از سال ها دقّت و پيگيرى و ممارست، فهميدم كه اين تفسير قرآن منسوب به پير هرات، اصلاً مال اين پير هرات نيست و مهم تر از آن ، اصلاً اين پير هرات ، آن پير هرات نيست . شما ببينيد، حدود ده قرن ، يك اشتباه با اين اهميّت بالا پيش آمده كه ايشان با دقّت و زحمت بسيار ، يك اشتباه را حل كردند . حالا آيا اين اختصاص به شفيعى كدكنى دارد؟ اين ، مال هر آدمى است كه بنشيند و در كار تحقيق زحمت بكشد . همچنين استاد بزرگوار تازه در گذشته كه رهبر عزيز به حق ، به او علّامه فرمودند، جناب آقاى دكتر شهيدى عزيز ـ كه تجسّم اخلاق و ادب بود ـ ، خدايش بيامرزد! چه فرقى است بين اين دو فرد و چند نفر انگشت شمار مثل شهيدى و شفيعى، با ديگران؟ آن فرق ، همين جاست كه يك نفر بگويد من اصلاً كارى ندارم . اين يك واژه است، يك تركيب است، يك اصطلاح است، يا يك صفحه است يا يك كتاب است . بروم به قدر اين، آنچه را كه مى توانم و بلد هستم ، زحمت بكشم . پس نخستين عيب اصلى مترجمان ما اين است كه بعضى جاها فرار مى كنند.
من در كار ترجمه الغدير ـ كه ان شاء اللّه خدا به من توفيق بدهد ، تأدّبم را حفظ كنم ـ ، گاهى مى بينم كه يك پاراگراف يا دو سه سطر ، از جانب مترجمان قبلى ترجمه نشده است . هميشه هم از اين گونه مشكل ها وجود دارد . آقاى مترجم! حالا دست كم ، يك سه نقطه اى بگذار يا يك پاورقى اى بزن و بگو كه اين جاى مطلب را نفهميدم . من دو ـ سه نمونه در اصول الكافى عرض مى كنم كه البته نمونه هاى ساده اى است . روايت دارد كه «شى ء مثل الكُبّه» . ما وقتى يك خبر را مى خوانيم ، چه بسا ممكن است كه نود درصد واژه ها را بفهميم . حال كه رسيديم به اين كُبّه، مترجم بزرگوار جناب مرحوم كمره اى فرمودند: «چيزى چون كُبّه» . من فارسى زبان ، انتظارم اين است كه شما


گفتگو ها و گفتارها درباره کليني و الکافي
404

دينى است، و هاله اى از قدسيت دور آن را فرا گرفته و دست زدن به آن ، خيلى مشكل است . از اين رو خيلى ها به خودشان اصلاً اجازه ندادند كه وارد ترجمه متون دينى شوند و در اين كه ترجمه ، اصلاً مشروعيت دارد يا ندارد ، حرف زده شده . بعضى ها آن را ممنوع و حرام مى دانند . اين نظر ، باعث مى شود كه مشكلات زيادى به وجود بيايد كه حالا جاى بحث و گفتگويش نيست و اميدوارم در فرصت مناسب به تفصيل به آن بپردازيم . مجددا از محضر استاد ژرفا در ادامه بحث مشكلات ترجمه هاى «الكافى» ، استفاده مى كنيم .

حقيقتش اين است كه مترجم بايد همه زحمت خودش را بكشد . قطعا ترجمه ژرفا اگر منتشر شود ، خيلى بيش از ترجمه آقاى كمره اى و ديگران بر او مى توان نقد زد و بايد زد ؛ امّا مترجم بايد ميان خود و خدا حجّت داشته باشد كه آيا اين ، همه توانش بود، آيا همه وسعش را به كار گرفت يا نه؟ كار بى عيب كه پيدا نخواهد شد . كار كم عيب هم شايد به سختى پيدا بشود؛ امّا همه نكته در اين جاست كه بيشينه مترجمان متون دينى ، توان خود را به كار نمى گيرند و اين خيلى بد است . من مى توانم مترجمانى را كه به ترجمه آيات و روايات پرداخته اند و همه توان خود را به كار گرفته اند ، با انگشت بشمارم، و فراوان مى توان شمرد كسانى را كه ترجمه متن دينى را با سهل انگارى برگزار كردند . همه حرف ما اين است ، وگرنه دست كم خودم مى دانم كه اگر بنا بر انتقاد باشد، بيش از همه بر من مى توان عيب گرفت.
اكنون مى خواهم در چهار ـ پنج محور ، عيوبى را كه در ترجمه متون دينى و مورد بحثمان، در ترجمه اصول الكافى پيش آمده ، به خودم يادآور بشوم و احيانا به ديگر عزيزان و سرورانى كه تشريف دارند: عيب اوّل ، كم زدن از ترجمه است . متأسّفانه بسيارى از مترجمانِ متون دينى ، از ترجمه فرار مى كنند ؛ يعنى به يك جايى مى رسند كه ترجمه ، بسيار سخت است . فكر مى كنند كه اگر يك ساعت يا حتّى نيم ساعت بخواهند دنبال اين واژه بگردند ، نمى ارزد . منظورم صَرف كردن معنوى است . آن شخص مى گويد: من بيست تا كارِ زمين مانده دارم . بعد نتيجه اش مى شود بعضى بى دقّتى هاى خيلى عجيب و غريب.

  • نام منبع :
    گفتگو ها و گفتارها درباره کليني و الکافي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 110744
صفحه از 422
پرینت  ارسال به