49
گفتگو ها و گفتارها درباره کليني و الکافي

خصوصيّت ديگر الكافى ، اين است كه كلينى گر چه در اوّل كتاب ، كلمه حدّثنا را به كار برده ، امّا بعد كه وارد نقل احاديث مى شود ، ديگر از لفظ حدّثنا استفاده نمى كند و معلوم نيست كه اينها به صورت سماعى است كه معمولاً محدّثان «حدّثنا» مى گويند ، يا به صورت قرائت بر استاد است كه «أخبرنا» مى گويند ، يا به صورت هاى اجازه ، كه كلينى ، اجازه كتابى را داشته و از آن كتاب نقل مى كرده كه غالب احاديث كلينى ، اين گونه است ، در حالى كه بصائر الدرجات ، تمام اينها را با لفظ حدّثنا مى گويد، و اين حدّثنا ، يعنى اين كه او اين احاديث را از اساتيد شنيده است .
من پنج حديث را مقايسه كرده ام، اوّلاً در يك حديث اگر در الكافى سه ـ چهار باب است (مثلاً فضل العلم) در بصائر الدرجات ، ده ـ پانزده خبر است . اين جا چهار خبر است ، آن جا ده ـ پانزده خبر با سندهاى مختلف . بعضى سندها هم كه مشابه است، مثلاً به ابراهيم بن هاشم مى رسد، كلينى به واسطه پدرش از او نقل مى كند و صفّار ، بلا واسطه از ابراهيم بن هاشم نقل مى كند . هم در سندها خيلى اختلاف است، يعنى كلمات معلوم است كه تبديل شده اند، هم در متن. به طور حتم اگر «كتاب تعليم و تعلّم» ، و كتاب بصائر الدرجات را كسى بخواهد دقيقا بررسى كند ، بايد آن احاديث را با احاديث بصائر الدرجات ، تطبيق كند . اگر آن دوره كتاب هاى حديث درباره فقه ، از ايشان به دست مى بود ـ كه فكر نمى كنم باشد ـ بسيار به ما كمك مى كرد . فقط فهرستش وجود دارد كه آن هم محقّق در اوّل بصائر الدرجات آورده است .
امّا مسئله بعدى ، جلد دوم اصول ، با عنوان «ايمان و كفر» است . به قول بعضى معاصران ، اين عنوان ، ابتكار مرحوم كلينى است كه مسائل اخلاقى را تحت عنوان ايمان و كفر آورده است . كلّ حسنات و محسّنات اخلاق ، از فروع ايمان به خداست و كلّ سيّئات اخلاقى ، از فروع كفر است . اين را هم نمى دانيم كه آيا صفّار ، چنين كتابى داشته يا نه؟ يا اين كه اين ، ابتكار خود مرحوم كلينى است و بعد ، بزرگانى مثل مرحوم مجلسى و فيض كاشانى، همين عنوان را در مسائل اخلاقى حفظ كردند؟ شايد بتوان


گفتگو ها و گفتارها درباره کليني و الکافي
48

ما در بين كارهاى حديثى اى كه در محضر آية اللّه بروجردى داشتيم ، به سندى برخورديم كه مرحوم شيخ طوسى ، آن را از كلينى نقل كرده بود ، ولى در آن جا نبود . بعد من متوجّه شدم كه يك حديثْ جلوتر از اين سند بوده كه مرحوم شيخ طوسى ، آن سند قبلى را ديده و متن بعدى را ذكر كرده است . از اين قبيل موارد در اين مراتبْ فراوان وجود دارد .
حالا ملاحظه بفرماييد كه اين دو بابْ فقط در بصائر الدرجات است . اين كتاب سيصد ـ چهارصد صفحه اى ـ كه يكى از علماى بزرگوار تبريز ، آن را تصحيح كرده ـ ، حاوى شرح حال صفّار است . خصوصيات زيادى دارد و فهرست و ملحقاتى از جمله بصائر الدرجات دارد . ابواب كتاب هايش شبيه ابواب الكافى است ، مانند : كتاب الطهارة، كتاب الوضوء ؛ يعنى يك دوره كامل فقه هم داشته كه اگر آن هم در دست باشد ، ما مى توانيم براى تصحيح سندهاى كلينى و متون آن ، استفاده كنيم . حالا در همين دو بابى كه در بصائر الدرجات هم هست دقّت كنيم ، درباره حجّت (يعنى مبانى اى كه به فضائل و مقامات اهل بيت عليهم السلام مربوط است) در بصائر الدرجات ، 119 باب وجود دارد كه همان ابواب ، به طور فشرده در حدود بيش از شصت باب در الكافى قرار دارد ، منتهى الكافى اضافاتى نيز دارد : چند باب راجع به النص على الحسين، و النص على امام زين العابدين . اينها در آن جا نيست ؛ امّا آنچه درباره فضائل است ، چيزهاى بيشترى است كه انگار بعضى مثل شيخ صدوق هم نتوانستند آنها را تحمّل كنند و آنها را نوعى غلو مى دانستند و اين گونه كتاب ها را روايت نمى كردند .
جمع كلّ ابواب جزء اوّل ، 24 مورد است كه جمعا شده 116 باب، در حالى كه تعداد ابواب مشابه اين ابواب در الكافى، 62 باب است . من دقّت كردم و برايم روشن شده است كه كلينى از او نگرفته ؛ چون اسناد فرق دارد و عجيب اين است كه آنچه را كه كلينى از على بن ابراهيم نقل مى كند ، همان را بصائر الدرجات از پدر على بن ابراهيم (يعنى ابراهيم بن هاشم) نقل مى كند .

  • نام منبع :
    گفتگو ها و گفتارها درباره کليني و الکافي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 103805
صفحه از 422
پرینت  ارسال به