عرفان نظرى
عرفان نظرى، عبارت است از: شناخت خداوند متعال از جهت اسما و صفات، شناخت مبدأ و معاد و... . از جمله مباحث عرفان نظرى، مى توان به «وحدت وجود» اشاره كرد كه در بين عرفاى اسلامى، چهار گونه مطرح شده است:
1. وحدت شهود؛ 2. وحدت به اين كه تمام عالم، مساوى با خداست؛ 3. وحدت تشكيكى؛ 4. نظريه خاص عرفا.
ملّا صالح، بر وحدت تشكيكى وجود تأكيد دارد؛ يعنى حقيقت وجود ، ذو مراتب است. وى بر تهذيب نفس و سير و سلوك، تأكيد فراوان دارد و تلاوت قرآن همراه تفكّر، مطالعه احوال گذشتگان و تأمّل در احوال انبيا و اوليا را در سير و سلوك مؤثّر مى داند و بر ضرورت وجود مرشد در پيمودن طريق إلى اللّه ، تأكيد دارد.
فناء فى اللّه
اين بحث از مباحث مهم و مشكل عرفانى است. به طور كلّى، مى توان فنا را به سه گونه بيان كرد: فناى اراده، فناى صفات و فناى ذات. آن دسته از عرفا كه به جنبه هاى اخلاقى، نظر خاص دارند، فناى اراده و اوصاف را مطرح كرده اند و آنان كه بيشتر به جنبه هاى نظرى عرفانْ توجّه دارند، ضمن پذيرش فناى اراده و فناى صفات، به فناى ذات نيز معتقدند. شارح نيز فنا را به معناى فناى صفات و اراده مى داند.