جايگاه واقعى «الكافى» و نقد و بررسى «كسر الصنم» در «كتاب الحجّة» - صفحه 299

سه . آيه اولى الأمر

«يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَـزَعْتُمْ فِى شَىْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ ذَ لِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً» ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد ، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را اطاعت كنيد . پس هرگاه در امرى اختلاف نظر يافتيد ، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد ، آن را به خدا و پيامبر عرضه داريد ؛ اين ، بهتر و نيك فرجام تر است .
اين آيه ، درباره مسئله رهبرى بحث مى كند و اطاعت را در مرحله اوّل ، از آنِ خداوند مى داند و در مرحله دوم ، از پيامبر صلى الله عليه و آله و در مرحله سوم ، از اولى الأمر مى داند . همه مفسّران شيعه و برخى از مفسّران اهل سنّت ، اولى الأمر را امامان معصوم مى دانند كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله رهبرى جامعه اسلامى را به عهده دارند .

اشكالات مؤّلف «كسر الصنم»

اشكال اوّل : كلمه «اطيعوا» فقط شامل خدا و رسول است و اطاعت اولى الأمر ، واجب نيست و اصلاً ربطى به ائمّه اثنى عشر ندارد ؛ چون در زمان نزول آيه ، دوازده امام ، وجود نداشته اند و از آيه ، فهميده مى شود كه اولى الأمر، معصوم نيستند .
نقد و بررسى : عدم تكرار «اطيعوا» براى اولى الأمر ، دلالت بر عدم وجوب اطاعت نمى كند ؛ بلكه داراى يك نكته هم هست و آن اين كه اطاعت رسول و اولى الأمر ، در يك راستاست و اطاعت اولى الأمر در احكام اسلامى ، هم تراز اطاعت پيامبر صلى الله عليه و آله است و همان طور كه پيامبر بايد معصوم باشد ، اولى الأمر هم بايد معصوم باشد .
در اين باره ، روايات فراوانى وجود دارد ، از آن جمله ، روايت جابر است كه از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره اولى الأمر پرسيد و ايشان نام دوازده امام را بردند . اشكال دوم : اولى الأمر ، مرجع حل اختلاف نيستند ؛ چون خداوند در قسمت دوم همين آيه مى فرمايد : اگر نزاعى رخ داد ، به خدا و رسول ارجاع دهيد و نفرمود به اولى الأمر مراجعه كنيد .
نقد و بررسى : اين تنازع ، شامل هر نوع اختلافى نيست ؛ بلكه منظور اختلاف در مورد فهم و درك احكام و معارف الهى است كه فقط بايد به خدا و رسول ارائه شود و اگر اولى الأمر هم حرفى بزنند ، برداشتى از كلام خدا و تعليمى از پيامبر صلى الله عليه و آله است . اتفاقا در آيه 83 سوره نساء ، خداوند ، حوادث مربوط به مسائل جارى ،مثل : ايمنى ، وحشت و... را به رسول و اولى الأمر ارجاع مى دهد . پس در آيه اولى الأمر ، به مسائل دين و احكام الهى مربوط مى شود و پاسخ اهل بيت ، جنبه طولى دارد و در حقيقت ، همان پاسخ قرآن و پيامبر است .

صفحه از 322