مصاحبه با آية اللّه‏ العظمى ناصر مكارم شيرازى - صفحه 255

حذف شده است . ديگرى ، بيان مصداق «اهل الذكر» در آيه «فسئلوا اهل الذكر» است كه آمده است : آل محمد . ما «اهل الذكر» را محدود نمى دانيم ؛ ولى مصداق اتمّ آن را ائمّه اهل بيت عليهم السلام مى دانيم .
بين تفسيرها و بيان مصاديق و اصل متون قرآنيه ، اشتباه شده و تصوّر كردند كه اين ، تحريف است .

حجة الاسلام و المسلمين مهريزى : يك مورد ، اين است كه عدد هفده هزار را ذكر مى كند كه قابل اين توجيهات نيست ؛ ولى بعضى ها را مى شود به حساب تفسير يا مصداق يا وضع گذاشت كه البته چهار روايت بيشتر نيست .

بعضى از روايات است كه واقعا يقين به مجعول بودنش داريم ، مثل آن روايت معروفى كه در آيه سوم سوره نساء : «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَا تُقْسِطُواْ فِى الْيَتَـمَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَآءِ مَثْنَى وَثُلَـثَ وَرُبَـعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَا تَعْدِلُواْ فَوَ حِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَـنُكُمْ ذَ لِكَ أَدْنَى أَلَا تَعُولُواْ» مى گويد : «سقط ما بينهما اكثر من ثلث القرآن» ، معناى آن ، اين است كه قرآن كه الآن سى جزء است ، بيش از چهل جزء بوده است . ده جزء ، كجا رفته است؟ قرآنى كه شب و روز مى خواندند ، قرآنى كه همه حفظ مى كردند ، قرآنى كه در نمازها مكرّر مى خواندند ، قرآنى كه در ماه رمضان ، چند بار ختم مى كردند . اين كتابى كه هيچ مدافع و صاحبى ندارد ، نمى شود يك سوم آن حذف شود و هيچ كس باخبر نشود .
ما يقين داريم كه امثال اين رواياتْ مجعول اند و دست هاى دشمنان ، در كار است . بعضى از اين گونه روايات ، اگر چه در الكافى هم فرضا باشد (كه نيست) ، بايد به مجعول بودن آن اعتراف كرد . روايات تحريف قرآن ، بعضى هايش اشتباه تفسير يا مصاديق است و بعضى هايش قطعا باطل است . روايات تحريف را مى شود به نوعى درجه بندى كرد كه ما در أنوار الاُصول انجام داده ايم .
اميدوارم موفّق و مؤيّد باشيد . إن شاء اللّه !

صفحه از 255