۰.فانه كان غالیاً. و صرت الیه الی بغداد لأكتب عنه، و سألته كتاباً أنسخه؟ فأخرج إلی من أحادیث المفضل بن عمر فی التفویض، فلم أرغب فیه، فأخرج إلی أحادیث منتسخة من الثقات.۱
منظور از عبارت فوق، احادیث منتخب و گرد آمده از سوی مفضل بن عمر در بحث تفویض بوده است.
4-3. کاربرد «حدیث» در احادیث منقول از اثر مؤلف
از برخی کاربردهای «حدیث» در آثار پیشین استفاده میشود که منظور از حدیث فلان شخص، احادیثی است که آن شخص در اثر حدیثی خود آورده و دیگران آن را در کتاب خود گزارش نمودهاند. در این صورت، منظور از تعبیر «حدیث او»، احادیثی است که در منابع واسطه آمده است. به نمونههای زیر توجه شود:
الف. شیخ طوسی در باره تهذیب الأحکام و جامعیت کتاب، گفته است:
۰.لم یشذ عنه فی جمیع أبوابه و كتبه مما ورد فی أحادیث أصحابنا و كتبهم و أصولهم و مصنفاتهم إلا نادرٌ قلیلٌ و شاذ یسیر.۲
وی در این عبارت منابع مورد استفادهاش را معرفی کرده است. روشن است که منظور از سه واژه «کتب»، «أصول» و «مصنفات»، منابع مکتوب حدیثی بوده است.
ب. در برخی طرق و اجازات، «حدیث» در کنار «کتاب» یا «مصنف»، استعمال شده است؛ برای نمونه نجاشی در اجازه خود به آثار علی بن إبراهیم بن هاشم آورده است:
۰.أخبرنا محمد بن محمد و غیره، عن الحسن بن حمزة بن علی بن عبد الله قال: كتب إلی علی بن إبراهیم بإجازة سائر حدیثه و كتبه.۳
وی همچنین طریق خود به محمد بن الحسن بن ولید را این گونه گزارش کرده است:
۰.أخبرنا أبو الحسین علی بن أحمد بن محمد بن طاهر، قال: حدثنا محمد بن الحسن و رأیت أجازته له بجمیع كتبه و أحادیثه.۴ د
ر طریق نجاشی به عباس بن معروف نیز آمده است: