کاربرد «حدیث» و «روایت» در فهرست و رجال پیشینیان - صفحه 102

خواهد بود؛ اما پیش‌تر گذشت که حدیث و روایت در لغت دو معنای مختلف داشته و در کاربرد نیز در معانی متفاوت به کار رفته‌اند. همچنین در ادامه، کاربردهایی برای «روایاته» خواهد آمد که قابل حمل بر «حدیثه» نیست.

چهارم. دقت بیشتر در چنین نمونه‌هایی نشان می‌دهد که منظور از «حدیث» در مواردی چون «أحادیث أصحابنا»، احادیثی از اصحاب است که در آثار دیگران گزارش شده است. از شیوه شیخ طوسی در تألیف این کتاب _ که به استناد مشیخه، با استفاده از منابع مکتوب بوده _ منظور از «أحادیث أصحابنا» نیز باید احادیثی از اصحاب باشد که در سایر منابع آمده است. می‌توان از نقل چنین احادیثی با عنوان «نقل با واسطه» یاد نمود.

به عبارت دیگر، اگر شیخ طوسی برای دسترسی به احادیث گزارش شده از سوی یکی از محدثان، احادیث وی را در یکی از آثارش یافته و نقل نماید، در این صورت تعبیر «كتبهم و أصولهم و مصنفاتهم»، بر آن صدق می‌کند؛ اما اگر احادیث یکی از محدثان مؤلف را در آثار دیگران یافته باشد، تعبیر «أحادیث أصحابنا»، بر آن صادق است؛ مانند آن که گفته شود احادیث کلینی را در کتاب تهذیب الأحکام یافته و آن را نقل می‌کنم.

نکته دارای اهمیت در تقابل «أحادیثهم» با «کتبهم و أصولهم و مصنفاتهم» نهفته است؛ زیرا اگر أحادیث مندرج در آثار ایشان را نیز شامل شود، علی القاعده تعبیر «کتب و أصول و مصنفات» کافی به نظر می‌رسد.

همچنین معنای «بجمیع حدیثه و کتبه / مصنفاته»، «به همه احادیث نقل شده از آثار او و مصنفات / کتب او» است. بنا بر این، از احادیث او _ که در کتب واسطه آمده _ با عنوان «احادیثه»، تعبیر شده است.

در توجیه تناسب معنای لغوی با این برداشت می‌توان گفت آن گاه که گزینش و گزارش حدیث در کتاب نشان‌گر پذیرش اجمالی مؤلف محدث باشد، نقل احادیث گزارش شده از سوی او، در دیگر آثار را باید نقل اقوال و دیدگاه‌های او تلقی نمود.

5. کاربرهای گوناگون «روایت»

5-1. کاربرد «روایت» در معنای لغوی

در پاره‌ای استعمالات، واژه «روایت» به نقل حدیث از امام علیه السلام و نقل از دیگر منابع در هنگام تألیف یک اثر حدیثی اطلاق شده است. این کاربرد با معنای لغوی روایت به معنای

صفحه از 119