گزارش و نقل، هماهنگ است. به نمونههای زیر توجه شود:
الف. شیخ طوسی در مقدمه کتاب الفهرست میگوید:
۰.فإذا ذكرت كل واحد من المصنفین و أصحاب الأصول، فلا بد من أن أشیر إلی ما قیل فیه من التعدیل و التجریح و هل یعول علی روایته أو لا و أبین عن اعتقاده.۱
در این عبارت، «روایت» در مورد گزارش احادیث، استعمال شده است.
ب. شیخ طوسی در باره علی بن الحسن الطاطری میگوید:
۰.كان واقفیاً، شدید العناد فی مذهبه، صعب العصبیة علی من خالفه من الإمامیة و له كتب كثیرة فی نصرة مذهبه، و له كتب فی الفقه، رواها عن الرجال الموثوق بهم و بروایاتهم، فلأجل ذلك ذكرناها.۲
اگر چه ضمیر «ها» در «رواها» به «کتب» باز میگردد، اما عبارت ناظر به احادیث مندرج در کتب فقهی وی است. بنا بر این، شیخ طوسی گفته است که طاطری با وجود تعصب در مذهب، احادیث کتب فقهیاش را از رجالی نقل کرده که هم خود مورد اعتماد بودهاند و هم گزارشهای ایشان اطمینان بخش بوده است.
ج. در گزارش ابن غضایری از أحمد بن هلال العبرتائی نیز آمده است:
۰.أری التوقف فی حدیثه، إلا فی ما یرویه عن الحسن بن محبوب من كتاب «المشیخة»، و محمد بن أبی عمیر من «نوادره».۳
نجاشی نیز در باره این مؤلف آورده است:
۰.و لا أعرف له إلا كتاب یوم و لیلة و كتاب نوادر.۴
بنا بر این، روشن میشود که منظور ابن غضایری از «التوقف فی حدیثه»، یکی از دو اثر حدیثی أحمد بن هلال و احتمالاً همان «کتاب نوادر» وی بوده است.
به نظر میرسد در کاربردهای دیگر «روایت» _ که در ادامه خواهد آمد _ معنای لغوی آن، یعنی گزارش، لحاظ شده است؛ با این تفاوت که در هر یک از کاربردها، متعلَق گزارش با دیگری متفاوت است.
1.. همان، ص۳۲.
2.. همان، ص۱۵۶، ش ۳۹۰.
3.. رجال ابن الغضائری، ص۱۱۲، ش ۱۶۶.
4.. «أحمد بن هلال أبو جعفر العبرتائی صالح الروایة یعرف منها و ینکر و قد روی فیه ذموم من سیدنا أبی محمد العسکری( . و لا أعرف له إلا کتاب یوم و لیلة و کتاب نوادر» (فهرست النجاشی، ص۸۳، ش ۱۹۹).