درخواست کننده تألیف این کتاب، بیشتر مصنفاتی را که شیخ صدوق آنها را در سفر به همراه داشته،۱ استنساخ و سماع نموده و اجازه روایت۲ آن را دریافت کرده است.۳
ب. شیخ طوسی در ابتدای کتاب الفهرست میگوید که گروهی از مشایخ طایفه از اصحاب حدیث، به تألیف کتب فهرست همت گماشتهاند، اما هیچ یک به دنبال گردآوری همه منابع و جامعیت کار خویش برنیامدهاند. شیخ طوسی فهارس اصحاب را سیاهه آثاری میداند که در کتابخانههای شخصی ایشان گرد آمده و ایشان خود آنها را روایت نمودهاند. وی در این مقدمه آشکارا «روایت» را در باره نقل آثار نوشتاری پیشینیان به کار برده است.۴
ج. در برخی موارد نیز روایت تعداد زیادی کتاب از سوی یکی از راویان گزارش شده است؛ برای نمونه، نجاشی در گزارشی آورده است که معاویة بن حکیم 24 اصل را روایت کرده است.۵ شیخ طوسی نیز در گزارشی از روایت کتب صد نفر از اصحاب امام صادق علیه السلام به واسطه احمد بن محمد بن عیسی از ابن أبی عمیر خبر داده است.۶
شیخ طوسی همچنین در معرفی حیدر بن محمد السمرقندی، وی را از ملازمان عیاشی و راوی آثار وی معرفی کرده است که هزار کتاب از کتب شیعه را با قرائت و اجازه، روایت کرده است.۷ وی در کتاب الرجال، در گزارشی دیگر از همین راوی گفته است:
۰.یروی جمیع مصنفات الشیعة و أصولهم عن... ۸
شیخ طوسی در جایی دیگر در باره علی بن محمد بن الزبیر القرشی میگوید:
۰.روی عن علی بن الحسن بن فضال جمیع كتبه، و روی أكثر الأصول.۹
1.. شیخ صدوق در همین مقدمه تعداد این آثار را ۲۴۵ کتاب اعلام کرده است.
2.. اشاره به شیوهای متداول در نزد قدما برای کسب اجازه روایت کتاب از مؤلف یا صاحب نسخه؛ برای نمونه، ر.ک: (فهرست النجاشی، ص۴۰، ماجرای ملاقات أحمد بن محمد بن عیسی با حسن بن علی الوشاء).
3.. «هذا مع نسخه لأکثر ما صحبنی من مصنفاتی و سماعه لها و روایتها عنی» (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲).
4.. «و لم أجد أحدا استوفی ذلک و لا ذکر أکثره، بل کل منهم کان غرضه أن یذکر ما اختص بروایته و أحاطت به خزانته من الکتب، و لم یتعرض أحد منهم باستیفاء جمیعه» (الفهرست، ص۳۲).
5.. «روی معاویة بن حکیم أربعة و عشرین أصلا لم یرو غیرها» (فهرست النجاشی، ص۴۱۲، ش ۱۰۹۸).
6.. «و روی عنه أحمد بن محمد بن عیسی کتب مائة رجل من رجال الصادق(» (الفهرست، ص۲۱۸، ش ۶۱۷).
7.. «جلیل القدر، فاضل، من غلمان محمد بن مسعود العیاشی و قد روی جمیع مصنفاته و قرأها علیه، و روی ألف کتاب من کتب الشیعة بقراءة و إجازة» (همان، ص۱۲۰، ش ۲۵۹).
8.. رجال الطوسی، ص۴۲۱، ش ۶۰۷۳.
9.. همان، ص۴۳۱، ش ۶۱۷۹.