کاربرد «حدیث» و «روایت» در فهرست و رجال پیشینیان - صفحه 108

مؤلفان و آثار ایشان اختصاص یافته _ بسیار دیده می‌شود.

از تحلیل گزارش نجاشی از گفت و گوی میان أحمد بن محمد بن عیسی و حسن بن علی بن الوشاء، آشکار می‌شود که استنساخ و سپس سماع یا قرائت، پیش‌نیاز کسب اجازه بوده است.۱ در این شیوه از تحمل حدیث، اجازه با تولید نسخه‌ای جدید _ که با قرائت و یا سماع، با نسخه اصل مقابله می‌گردید _ همراه می‌شد. از این رو، می‌توان حدس زد در پاره‌ای از موارد کسب اجازه، کاربرد معنای روایت مشتمل بر گزارش نسخه نیز بوده است.

بر این اساس، اختلاف در نسخ گزارش شده از یک مؤلف به دلایل گوناگون به وجود آمده که یکی از آنها می‌تواند تعدد راویان باشد؛ زیرا ممکن است استاد در هنگام استنساخ، نسخه‌ای ویرایش یافته و یا بازنگری شده از کتاب خود را در اختیار شاگرد جدید قرار داده و یا به دلایل دیگر، بخشی از کتاب، برای استنساخ ارائه شده باشد.

گزارش‌های مختلف نجاشی و شیخ طوسی به روشنی به وجود چنین رویدادی در نقل آثار مکتوب مشایخ، اشاره دارد که از آن به اختلاف روایت تعبیر شده است. در بیشتر نمونه‌ها، هر یک از نسخه‌ها به نام راوی آن نسخه شهرت یافته است. برخی نمونه‌ها در ادامه خواهد آمد.

الف. در پاره‌ای موارد با واژه «روایت» به اصل وجود نسخه‌های مختلف از اثر، بدون اشاره به وجود اختلاف در بین آنها تصریح شده است. گزارش نسخه‌های متعدد کتاب علاء بن رزین از سوی شیخ طوسی نمونه‌ای از این موارد است. او در این گزارش آورده است:

۰.له كتاب، و هو أربع نسخ: منها: روایة الحسن بن محبوب... و منها: روایة محمد بن خالد الطیالسی... و منها: روایة محمد بن أبی الصهبان... و منها: روایة الحسن بن علی بن فضال...۲

در نمونه‌ای دیگر نجاشی در گزارش کتاب حسین بن نعیم گفته است:

۰.له كتاب بروایات‏ كثیرة، فمنها: روایة ابن أبی عمیر.۳

1.. نجاشی در باره این ملاقات آورده است: «عن أحمد بن محمد بن عیسی قال: خرجت إلی الکوفة فی طلب الحدیث، فلقیت بها الحسن بن علی الوشاء، فسألته أن یخرج لی کتاب العلاء بن رزین القلاء و أبان بن عثمان الأحمر، فأخرجهما إلی فقلت له: أحب أن تجیزهما لی، فقال لی: یا رحمک الله و ما عجلتک؟ اذهب فاکتبهما و اسمع من بعد، فقلت: لا آمن الحدثان‏» (فهرست النجاشی، ص۳۹، ش ۸۰).

2.. الفهرست، ص۱۸۳، ش ۴۹۹.

3.. فهرست النجاشی، ص۵۴، ش ۱۲۰.

صفحه از 119