بنا بر این، میتوان فهمید که در مواردی که روایت صورت پذیرفته _ حداقل در باره کسانی که چنین مبنایی را اختیار نمودهاند _ نوعی اعتماد و تأیید اجمالی، مفروض بوده است. این بدان معنا است که بسیاری از مشایخ، با روایت کتاب، مهر تأییدی بر آن نهاده و محتوای منبع را اجمالا معتبر دانستهاند.
5-5-2. روایت نکردن برخی آثار
مشایخ حدیثی گاه از روایت برخی آثار اجتناب نمودهاند. در بعضی از این موارد منشأ عدم اعتماد، تنها مؤلف یا راوی اثر نبوده، بلکه جعلی پنداشتن اثر، دلیل فقدان اعتبار آن بوده است. از این رو، آن اثر در فهرست آثار موضوع قرار گرفته و مشایخ از روایت آن خودداری نمودهاند؛ برای نمونه، ابن ولید و به پیروی از او شیخ صدوق، بر این اعتقاد بودهاند که اصل زید الزراد، اصل زید النرسی و کتاب خالد بن عبد الله، از سوی محمد بن موسی الهمدانی جعل شده است. شیخ طوسی در گزارش از این ماجرا آورده است:
۰.زید النرسی و زید الزراد، لهما أصلان. لم یروهما محمد بن علی بن الحسین بن بابویه، و قال فی فهرسته: لم یروهما محمد بن الحسن بن الولید، و كان یقول: هما موضوعان، و كذلك كتاب خالد بن عبد الله بن سدیر و كان یقول: وضع هذه الأصول محمد بن موسی الهمدانی.۱
شیخ طوسی در جایی دیگر، در باره کتاب خالد بن عبد الله، آورده است:
۰.خالد بن عبد الله بن سدیر له كتاب. ذكر أبو جعفر محمد بن علی بن بابویه القمی، عن محمد بن الحسن بن الولید، أنه قال: لا أرویه، لأنه موضوع، وضعه محمد بن موسی الهمدانی.۲
5-5-3. استثنای برخی آثار یک مؤلف
روایت همه آثار و استثنای یک اثر مکتوب از مجموعه آثار یک پدید آورنده، به معنای اعتبار اجمالی بقیه موارد است.
شیخ طوسی، پس از معرفی آثار محمد بن الحسن الصفار، مؤلف کتاب بصائر الدرجات،۳ دو طریق به آثار وی ارائه نموده است: طریق نخست، به واسطه ابن أبی جید از
1.الفهرست، ص۱۳۰، ش ۲۹۹ - ۳۰۰.
2.. همان، ص۱۲۲، ش ۲۶۹.
3.. همان، ص۲۲۰، ش ۶۲۱.