روایت را بازگشایی نموده و از سه طریق، تحلیل سند، تحلیل متن و تحلیل توأمان متن و سند تاریخ ظهور روایات را به دست آورد.
بررسی اسناد روایات و مقایسه متون مختلف آنها از نظر ساختار و مضمون _ که برخی با ملاحظات فلسفی، جامعهشناختی و تاریخی انجام میپذیرد _ از پیشینههای فرهنگی روایت بازگو نموده و تفسیر بازتر و موسّعتری از روایت را پیش روی میگذارد.
در این میان، احادیث مربوط به زنان، به ویژه با رویکرد اجتماعی مضامین این روایات، درخور بحث و تاریخگذاری است. در این مقاله به بررسی یکی از این روایات پرداخته، سعی بر آن داریم تا با بومیسازی روش مستشرقان در بررسی احادیث، و بررسیهای توأمان روشهای سنتی عالمان مسلمان در شناسایی سند و رجال حدیث، ملاکهای مختلف را برای تاریخگذاری روایات مد نظر قرار دهیم.
تحلیل روایت
الف. تاریخ گذاری بر اساس تحلیل سند روایت
گفته شده است که ولایت امر و قضا، شعبه کوچکی از نبوت و امامت است و چون طبق پارهای از روایات، زنان از آن محروم و ممنوع گشتهاند، پس به طریق اولی از رهبری هم ممنوع خواهند بود؛ زیرا زنان در روایات مختلف، از دخالت در امور بیرون از خانه نهی شدهاند.۱ یکی از روایاتی که در این زمینه به آن استناد شده، روایت ابوبکره است:
۰.لقد نفعنی الله بکلمة سمعتها من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ایام جمل، بعد ما کدتُ ان الحق باصحاب الجمل، فاقاتل معهم، قال: لما بلغ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم انّ اهل الفارس قد ملکوا علیهم بنت کسری قال: «لن یفلح قوم ولّو ا امرهم امرأة».
روایت فوق از دو طریق و با الفاظ مختلفی در مسانید و سنن آمده است: طریق اول، از ابو بکره است که آن را از نُه منبع معتبر روایی اهلسنت ترسیم کردهایم و طریق دوم، از جابر بن سمرة است که آن را از معجم الاوسط حافظ طبرانی نقل مینماییم.
اگر بر مبنای حدیث پژوهیهای غربی، نخواهیم بپذیریم که این روایت فقط به این دلیل که روایتی به اصطلاح رسمی است و در چند کتاب از کتب اهلسنت موجود است، به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم منسوب است، در این صورت آیا میتوان کسی را یافت که عامل نشر این روایت بوده و سپس نسبت آن به پیامبر را جعل کرده باشد؟ برای حل این مسأله لازم است به
1.. سنن الترمذی، ج۳، ص۳۶۱؛ المصنف (عبدالرزاق)، ج۳، ص۱۴۹؛ بحار الانوار، ج۱، ص۲۰۳ و ...