پرداخته، زوایای تاریک زندگی او را برای تنزیه وی توجیه مینمایند. این روایت نیز در توجیه عملکرد ابو بکره و با یادکرد از سخنان خود او آورده شده تا به مقام صحابی وی آسیبی وارد نگردد. لذا تاریخ نیمه دوم قرن اول محتملتر است. این تاریخگذاری پیشنهادی است و میتواند تاریخ دیگری نیز پیشنهاد گردد؛ اما آنچه میتوان در این باره قاطعتر گفت، این است که با اضطرابات موجود در متن و ضعف سند این روایت، و عدم سازگاری آن با آیات قرآن و نیز شواهد تاریخی نمیتوان این سخن را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم منسوب نمود.
نتیجه
_ بر اساس تحلیل سند روایت لن یفلح، ابو بکره حلقه مشترک اصلی و جاعل این روایت است.
_ کلیه راویان حدیث بصری بوده و دو حلقه مشترک فرعی اولیه آن از منسوبان راوی نیستند.
_ گسترش احادیث مذمت زنان در بصره بیش از نواحی دیگر است.
_ متن این روایت با مستندات تاریخی حکومت دختر کسری در ایران مغایرت دارد.
_ متن این روایت بین قرن دوم تا قرن هشتم دچار تغییرات لفظی _ معنایی عمدهای نگردیده است، مگر آن که قوت انتقال مضمون آن تشدید گردیده است.
_ بر اساس تحلیل متن و سند، این روایت در توجیه عملکرد شخصی ابو بکره در فرار از جنگ و شخصیت محتاط وی بازتاب یافته است.
_ ورود این روایت به منابع فقهی اهلسنت و شیعه، در قرن چهارم بوده و پیش از آن یکسره نقلی تاریخی و گاه تفسیری بوده است.
_ این روایت در منابع اهلسنت حضوری پررنگ دارد و در منابع شیعی به نقل از منابع اهلسنت مورد استناد فقهی در مذمت زنان قرار گرفته است.
_ تاریخگذاری پیشنهادی این روایت نیمه دوم قرن اول و گسترش آن، بعد از مرگ عایشه و یا بعد از مرگ خود ابو بکره است.
کتابنامه
_ اخبار الطوال، احمد بن داود بن قتیبه دینوری، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی، تهران: نشر نی، 1382ش.