پاسخگویی به این سؤال فرصتی وسیعتر از این مجال است، تحقیق حاضر با استفاده از دو راهبرد پژوهشی، یعنی «موردکاوی» و «مستندپژوهی» بر اساس تحلیل روش کتاب سر الاسراء هدف را برای خود نزدیک و دستیافتنی کرده است. سر الاسراء، تألیف ماندگار استاد عرفان و اخلاق در عصر حاضر، مرحوم آیة الله علی سعادتپرور است که توفیق یافته آموزههای عرفانی و اخلاقی خود را تا هر اندازه که بتواند، به متن کتاب و سنت نزدیکتر کند و عرفان و اخلاق «ناب» را در تحلیل استنباطی گزارههای قرآن و حدیث به دست آورد.
این تألیف گرانسنگ _ که با فشردگی فراوان به این عرصه قدم نهاده است _ به شرح قرآنی _ روایی «حدیث معراج» با رهیافتی فقیهانه (فقه = فهم روشمند کتاب و سنت) در بازتولید تفقه عرفانی و اخلاقی از متن قرآن کریم و روایات بر اساس مبانی منطقی استنباط همت گماشته است.
بر اساس دو راهبرد مذکور _ که در مباحث روششناختی توضیح داده خواهند شد _ سؤال یاد شده از حالت انتزاعی خارج شده و به شکل دو سؤال کاربردی و عملیاتی _ که به نوعی سؤالات فرعی تحقیق نیز محسوب میشوند _ بازنویسی شده است:
1. روشهای اصولی سر الاسراء در استنباط آموزههای عرفانی و اخلاقی چیست؟
2. مؤلف سر الاسراء در استفاده از قواعد علم اصول چه نوآوری داشته است؟
این تحقیق، رسالت خود را بازخوانی تلاش مؤلف محترم میداند تا در تحلیل روش ایشان مبانی اصولی ناگفته و الگوهای به کار رفته در فرایندهای استنباطی موجود در پسْزمینه سر الاسراء را با هدف پاسخگویی به سؤالات مذکور بازگو کند.
چارچوب نظری
تحلیلهای ما همواره مبتنی بر مبانی نظری هستند و هر پژوهشی از نظریه یا نظریاتی تغذیه میشود.۱ نظریه باعث میشود تحقیق دارای نظم و قالب خاص شود و در واقع، به عنوان چراغی راهنمای ما در تحقیق است.۲ همچنین، پاسخ سؤالات از نظریه استخراج میشود و تحقیق بدون نظریه نمیتواند مطالعه علمی باشد، بلکه تنها جمعآوری دادههای خام است.۳ بنا بر این مبانی، این بخش از نوشتار حاضر به بیان مبانی نظری کارکرد علم اصول در استنباط آموزههای عرفانی و اخلاقی میپردازد.
1.. روش تحقیق در علوم اجتماعی، ص۶۰.
2.. همان، ص۶۱.
3.. همان، ص۶۶.