از نظر قوانین علم اصول استنباط، بعد از اثبات صدور یک آیه یا روایت، باید ظهور کلام اثبات شود.۱ بنا بر این، چارچوب نظری این تحقیق عبارت است از روشهای پی بردن به ظهور آیات و روایات که همان «قواعد اصولی معناکاوی از الفاظ» هستند.
مقصود از قواعد علم اصول در این نوشتار، همان مباحث الفاظ در علم اصول استنباط است که نیمی از این علم را تشکیل میدهند۲ و به علت عدم تنقیح آنها در علوم ادبی، با تأملات اصولی و کاوشهای زبانشناختی در این علم حاصل میشوند.
روش تحقیق
این تحقیق، از نوع توصیفی _ تحلیلی است. روش تحقیق در این نوشتار، تلفیق روش کتابخانهای با شیوه متداولی از این روش در سیره علمی پیشینیان، یعنی «مستندنویسی» یا «مستمسَکنویسی» است.
روش کتابخانهای روشی است که از آغاز تا انتها بر مطالعه کتب و اسناد و نرمافزارهای حاوی متون علمی مبتنی است و با ابزارهایی مانند فیش و جدول و فرم و... به کمک استدلال عقلی به بررسی متون برای دست یافتن به پاسخ سؤال میپردازد.۳
مستندنویسی در روش عالمان پیشین عبارت است از بیان مبانی فقهی فتاوای یک عالم در متنی مهم و مورد اعتنای جوامع علمی به گونهای که همه توان خود را برای استخراج فرایندهایی که مؤلف برای رسیدن به آن فتاوا طی نموده، به کار میگرفتند. کتاب مستمسک العروة الوثقی، تألیف مرحوم آیة الله سیدمحسن حکیم و نیز کتاب المستند، تألیف مرحوم آیة الله خویی و کتاب مستند تحریرالوسیلة، تألیف شهید سید مصطفی خمینی با این رویکرد ارزیابی میشوند. نویسنده با الهام از این منابع، این روش را «تحلیل مستندشناختی» یا «تحلیل مستمسَکشناختی» مینامد.
یافتههای تحقیق
این بخش از تحقیق، تا حد ممکن، بر اساس چیدمان خاص طرح این مباحث در علم اصول استنباط ارائه خواهد شد.
1.. اجود التقریرات، ج۲، ص۱۱۰؛ تهذیبالأصول، ج۲، ص۱۶۳.
2.. جهت تصدیق این واقعیت، کافی است میزان صفحات اختصاص یافته به مباحث الفاظ در چند کتاب اصولی مانند کفایة الاصول، اجود التقریرات و تهذیب الاصول را ملاحظه نمود.
3.. مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، ص۱۶۴ - ۱۷۲.