كاربرد روش‌های اصول استنباط - صفحه 54

هستند.۱ سوم، موصولات جزء اسماء مبهم هستند که با صله از آنها رفع ابهام می‌شود۲ و از نظر معناشناسان در علم معانی، صله جمله‌ای است که مضمون آن انتساب یک حکم به یک معرفه است.۳ طبق این تحلیل، موصولات دارای نوعی از ابهام هستند که این ابهام آنها را قابل صدق بر افراد مختلف می‌کند.

با توجه به مبانی مذکور، در این‌ مورد نیز گر چه صله، تنها «انتساب» رزق به خدای متعال، یعنی «هر چه خدای متعال قسمت نموده است» را روشن می‌کند و «هر چه» را روشن نمی‌کند، اما با کمک دلیل عقل و کتاب و سنت می‌فهمیم که «هر چه» دارای سعه و شمول است؛ زیرا آن‏چه بشر دارد، مصداق رزق الهی است. طبق این کاوش اصولی _ ادبی، «ما» موصول به شرط استنباط سعه و شمول، می‌تواند دارای عموم باشد.

از موافقان این نتیجه‌گیری، میرزای قمی است که معتقد است «ما» موصول اگر از باب اسم جنس باشد، دلالت بر عموم دارد.۴ سیوطی نیز معتقد است موصول می‌تواند در برخی موارد دلالت بر عموم کند.۵ وی به طور خاصّ نیز «ما» موصول را در مواردی چون آیه «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ‏»۶ دال بر عموم می‌داند.۷

این احتمال نیز وجود دارد که مقصود مؤلّف از شمول، اطلاق باشد؛ به این معنا که با بیان گذشته، «ما» دارای سعه است و وقتی متکلم قیدی برای آن ذکر نکرده است، پس ظهور در شمول دارد؛ همان طور که خدای متعال در آیه «ماأَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْق»۸ با «مِنْ» بیانیه و در آیه «ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً»۹ با تمییز «أَزْواجاً» این شمول را تخصیص داده است.

ت. عموم حاصل از الفاظ جمع

نظریه مؤلّف در ذیل عبارت «َكَذلِكَ أَوْتادُ الأَرْضِ لَمْ یكُونُوا أَوْتاداً إِلّا بَهذا»۱۰ از حدیث معراج:

1.. شرح الرضی علی الکافیة، ج۳، ص۲۴۰؛ الفوائد الضیائیة، ج۲، ص۱۲۱.

2.. المطول، ص۱۹۴.

3.. المطول، ص۱۹۴؛ الأطول فی علوم البلاغة، ج۱، ص۱۶۱.

4.. قوانین‌الأصول، ص۱۹۷.

5.. الإتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۵۶۹.

6.. سوره انبیاء، آیۀ ۹۸.

7.. الإتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۶۳۱.

8.. سوره یونس، آیۀ ۵۹.

9.. سوره طه، آیۀ ۱۳۱.

10.. إرشاد القلوب، ج۱، ص۲۰۵؛ الوافی، ج۲۶، ص۱۵۰.

صفحه از 70