از جمله این موارد، عبارت «یا أَحْمَدُ!... بَعِّدِ الأَغنِیاءَ وَ بَعِّدْ مَجْلِسَهْم مِنْكَ»۱ از حدیث معراج است که با وجود دلالت ظاهری آن بر عامّ، به جهت جمع همراه با «أل» در آن،۲ مؤلّف آن را تخصیص زده است. ایشان ابتدا آیات و روایات نکوهش غنی و ستایش آن را جمعآوری نموده و با انجام این فحص و تجمیع آیات و تشکیل خانواده حدیث، به این نتیجه میرسد که غنی و غنای نکوهیده شامل همه مصادیق نیست، بلکه دارا و معاشرت با فرد دارایی مقصود است که معاشرت با او مانع توجه به خدای متعال و سبب توجه به مادیات و فراموشی مبدأ و معاد باشد.۳ بنا بر این، عموم «الأَغنِیاء» قابل تمسّک نیست و باید به شکل مذکور تخصیص یابد.
ایشان در تحلیل عبارت «وَ العُلَمآء أَحِبّآءَ»۴ از حدیث معراج نیز _ که دوست گرفتن عالمان را از اوصاف محبین خدای متعال میشمرد و دارای عموم ظاهری است _ ابتدا آیات و روایات مختلف در فضل علم و عالم و عالمان و نكوهش برخی اصناف عالمان را جمعآوری کرده و در تحلیل نهایی خود، عامّ را تخصیص زده و مینویسد:
۰.مقصود از «العلماء» علمای بالله، مانند انبیا و اوصیا و پیروان آنان _ که اهل عمل و تبعیت از ایشاناند _ است و علمایی را که اهل عمل نیستند یا عملشان به تبعیت از ایشان نیست، شامل نمیشود.۵
8. مفهوم وصف
مؤلّف محترم در ذیل عبارت «یا أَحْمَدُ! وَ عِزَّتی وَ جَلالی، مَا أَوَّلُ عِبادَةِ العُبّادِ وَ تَوْبَتِهِمْ وَ قُرْبَتِهِمْ، إِلّا الصَّوْمُ وَ الجُوعُ وَ طُولُ الصَّمْتِ»۶ از حدیث معراج، به قید «طُول» در «طُولُ الصَّمْتِ» توجه نموده و سپس به شکل احتمالی استظهار میکند که شاید این تعبیر به این جهت باشد که ارزش در صمت مداوم (به معنای پرهیز مداوم از بیهودهگویی، نه ترک هر گونه سخن گفتن) است، نه در اندک و غیر مداوم آن.۷ همچنین، ایشان در شرح روایات نهی کننده از کثرت خنده و کثرت شادی هنگام غذا
1.. الوافی، ج۲۶، ص۱۴۳؛ بحار الانوار، ج۷۴، ص۲۳.
2.. عدة الاصول، ج۱، ص۲۹۲ و ۲۷۶؛ تمهید القواعد الأصولیة و العربیة، ص۱۵۶؛ قوانینالأصول، ص۱۹۷.
3.. سِرُّ الإسراء، ج۱، ص۴۰۰.
4.. إرشاد القلوب، ج۱، ص۲۰۵؛ الوافی، ج۲۶، ص۱۵۱.
5.. سِرُّ الإسراء، ج۴، ص۳۰۶.
6.. الوافی، ج۲۶، ص۱۵۰.
7.. سِرُّ الإسراء، ج۴، ص۱۷۶.