كاربرد روش‌های اصول استنباط - صفحه 60

عقل سلیم، فطری و خداداد (= حکم عقلی‌ای که اگر دین هم نبود، عقل همین حکم را داشت) که از معیارهای مقبول در نقد حدیث است.۱

3. این روش از مفهوم‌گیری با بیان مرحوم آیة الله خویی در بی‌اشکال بودن انتفای حکم از طبیعت مطلقه موصوف قابل توضیح است؛ زیرا طبق این مبنا، آن‏چه در مفهوم‌گیری از وصف درست نیست، انتفای حکم از دیگر مصادیق طبیعتِ موصوف است.۲ مؤلّف سِر الإسراء نیز «ناپسند بودن اصل تمایل به غذا و لباس و سخن» را قبول نکرده‌ و تنها «کثرت» در این امور را ناپسند دانسته‌ است.

9. دلالت اقتضا

نظریه مؤلّف در ذیل عبارت «وَ لَأَسْتَغْرِقَنَّ عَقْلَهُ بِمَعْرِفَتی وَ لَأَقُومَنَّ لَهُ مَقامَ عَقْلِهِ»۳ از حدیث معراج در بیان اوصاف اهل کمال:

۰.عقول انسان‌ها تا زمانی که در اثر عمل به رضای خدای متعال به کمال انسانی _ که معرفت الهی باشد _ نرسند، هدایت کننده آنان به سوی خوبی‌ها و بازدارنده آنان از زشتی‌ها است و پس از این که آنان به کمال رسیدند، عقل آنان مشغول به معرفت الهی می‌شود و خدای متعال، خود جانشین عقل آنان می‌شود.

ایشان این استفاده را مدلول «منطوق» و «مفهوم» این فقره می‌داند. ۴

تحلیل مستندشناختی نظریه مؤلف

به نظر می‌رسد ایشان معنای مذکور، یعنی کارکرد عقل تا «قبل» از رسیدن به معرفت الهی را از منطوق «استغراق عقل در معرفت الهی» و مفهوم حاصل از تأکید عبارت مذکور بر «جانشینی» با «لام» تأکید، استخراج کرده‌ است. استخراج مفهوم مذکور از تعبیر «جانشینی»، نوعی دلالت اقتضا است. دلالت اقتضا عبارت است از معنایی التزامی که عقلاً یا شرعاً یا لغةً یا عادةً، باید منظور شود و صدق یا صحت کلام بر آن متوقف است.۵ این دلالت، به علت اندراج در عنوان «ظهور» دارای حجیت است.۶ در این‌جا هم لازمه

1.. منطق فهم حدیث، ص۶۳۵.

2.. محاضرات فی أصول ‌الفقه، ج۵، ص۱۳۴.

3.. الوافی، ج۲۶، ص۱۴۸.

4.. سِرُّ الإسراء، ج۳، ص۲۶۸.

5.. اصول‌الفقه، ج۲، ص۱۳۲- ۱۳۳.

6.. همان، ج۲، ص۱۳۳ - ۱۳۴.

صفحه از 70