بر اساس قراین، منظور از اخلاص در این روایت، اخلاص در عمل نیست که برخی از مفسران نهج البلاغه بدان اشاره کردهاند،۱ بلکه منظور از آن، اخلاص در معرفت است؛ زیرا در این روایت، تقابلی میان اخلاص با جهل نسبت به خدا قرار گرفته است؛۲ چنان که در قرآن کریم، سوره توحید _ که به معرفت اجمالی خدا اختصاص دارد _ بهعنوان «سوره الإخلاص» مشهور است. اتخاذ رویکرد هستیشناسانه در تفسیر این روایات، به دلیل مطابقت نداشتن با معنای لغوی «صفت» و نیز زمینههای معرفتی عصر صدور روایات قابل پذیرش نیست و لازم است این روایات از بُعد معرفتشناختی مورد بررسی و فهم قرار گیرد.
به نظر میرسد که در تحلیل لغوی و فهم معنای «صفت» در روایات مذکور، دقت مناسبی صورت نگرفته و صفت به همان معنای عُرفی ترجمه شده است. «صفت» در عُرف لغتشناسان بهعنوان مصدر و بهمعنای «توصیف»۳ است و توصیف، بهوسیله «نَعت» (ویژگی) و یا «حِلیت» صورت میگیرد.۴ لذا «صفت» معنای مصدری داشته و مفهومی غیر از مفهوم «نعت» دارد. در ضمن، واژه «عَن» در این عبارت، متعلّق به «الصِّفات» است، نه «نَفی»؛ چرا که اگر «نَفی» با «عن» متعدی شود، بهمعنای «وصف» است و اگر با «مِن» متعدی شود، به معنای «تبعید» است.۵ اگر کلمه «الصفات»، بهمعنای «نعوت» در نظر گرفته شود، آنگاه در زبان عربی، تعبیر بلیغ برای نفی صفات الهی چنین است: «نَفی صِفاتِه». لذا نمیتوان عبارت مذکور را نفی صفات، به معنای نفی علم، قدرت، سمع، بصر و... از خدا دانست.
این ادعا با توجه به بسترهای معرفتی _ فرهنگی مذکور، کاملاً قابل پذیرش است؛ زیرا سخنان امام علی علیه السلام در مواجهه با کسانی است که بدون تقید به اصول، اقدام به توصیف خداوند میکردند. بنا بر این، کسانی که عبارت «نَفْی الصِّفَاتِ عَنْهُ» را به معنای «نفی صفات الهی» دانستهاند، تلقّی صحیحی از واژه صفت نداشتهاند و این عبارت به معنای «نفی التوصیفات عنه» خواهد بود.۶ در میان شارحان نهج البلاغه، ابن میثم۷ و
1.. توضیح نهجالبلاغة، ج۱، ص۱۳.
2.. الدرة النجفیة، ص۲۰.
3.. کتاب العین، ج۷، ص۱۶۲؛ لسانالعرب، ج۹، ص۳۵۶.
4.. المفردات فی غریب القرآن، ص۸۷۳.
5.. ر.ک: لسان العرب، ج۱۵، ص۳۳۶.
6.. ر.ک: توحید الإمامیة، ص۲۲۲ ـ ۲۲۳.
7.. شرح نهج البلاغة (ابن میثم)، ج۱، ص۱۲۳.