قطب الدین بیهقی۱ به این مطلب اشاره کرده و معنای «نفی صفات» را «نفی معانی» دانسته است. علامه مجلسی نیز این معنا را بهعنوان یک احتمال مطرح کرده است.۲ بنا بر این، عبارت «نَفْی الصِّفَاتِ عَنْهُ» در صدد نفی صفات ممکنات یا نفی وجود صفات در خدا نیست؛ بلکه امکان توصیف اثباتی از خدا را انکار میکند.
توصیفناپذیری خداوند پیشتر در مستندات قایلان الهیات سلبی نیز اشاره شده بود و در روایات دیگر، بهصورت مصداقی نیز مورد تصریح قرار گرفته است:
۰.وَ رَجَعَتْ بِالصُّغْرِ عَنِ السُّمُوِّ إِلَی وَصْفِ قُدْرَتِهِ لَطَائِفُ الْخُصُومِ؛۳
۰.ظرافتنگریهای دشمنان در توصیف قدرت او (به عنوان یکی از صفات الهی) از بلندا به حقارت خواهد افتاد.
د. بطلان نظریه عینیت صفات با ذات
بر اساس مستندات الهیات سلبی، اگر انسان توانایی معرفت نسبت به ذات و صفات الهی ندارد، هر گونه اظهار نظر اثباتی در باره آن، فقط ظنّ و غیر قابل اعتنا بوده و در مواجهه با این ادعا لازم است بر اساس قاعده «نَفْی الصِّفَاتِ عَنْهُ» برخورد شود.
نظریه برگزیده. اثبات صفات و نفی تشبیه
نظریه دیگری که در باب الهیات سلبی وجود دارد، اثبات صفات از بُعد وجودشناسی و بهرهگیری از الهیات سلبی برای نفی تشبیه در بُعد معناشناسی است. تشبیه از آسیبهایی است که بر اثر عوامل درونی و بیرونی دامنگیر مسلمانان شد و در معارف اهلبیت علیهم السلام بهشدت از آن نهی شده است. الهیات سلبی راهکاری است که کمترین شائبه تشبیه در آن نیست؛ در حالی که در هر توصیف اثباتی، امکان تشبیه وجود دارد. نظریه چهارم دارای چهار رکن است:
1. اثبات صفات
علاوه بر قرآن کریم _ که برای خداوند صفاتی را بیان کرده _ در روایات علوی علیه السلام نیز پذیرش اصل وجود صفات مشاهده میشود. سراسر خطبه 65 نهجالبلاغه در تبیین صفاتی مانند علم، قدرت، سمع، بصر، ظهور و بطون است.
1.. حدائق الحقائق، ج۱، ص۱۲۳.
2.. مرآة العقول، ج۴، ص۲۴۸.
3.. التوحید، ص۷۰.