۰.اذهان با او ملاقات دارد، اما نه ادراک کامل.
بنا بر این، هر چند ادراک احاطی و اِشعار کامل حاصل نمیشود، ولی ذهن با معرفت الهی مواجه میشود.
مستندات الهیات سلبی در روایات علوی
1. استحاله اکتناه در معرفت حقتعالی
برخی از روایات علوی علیه السلام ناظر به محال بودن معرفت بالکُنه در باره حقتعالی است:
۰.فَتَبَارَكَ اللّهُ الَّذِی لَا یبْلُغُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا ینَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ؛۱
۰.متبارک است خدایی که دوری همتها به او نمیرسد و ژرفاندیشی انسانهای باهوش، او را نمییابد.
بنا بر این، ویژگیهای ادارکی و تحریکی طالبان معرفت حق، مانند همت بلند و ژرفنگری نابغهگونه به حریم ساحت الهی راهیافتنی نیست. امام در روایت دیگری میفرماید:
۰.مُمْتَنِعٌ عَنِ الْأَوْهَامِ أَنْ تَكْتَنِهَهُ وَ عَنِ الْأَفْهَامِ أَنْ تَسْتَغْرِقَهُ وَ عَنِ الْأَذْهَانِ أَنْ تُمَثِّلَهُ قَدْ یئِسَتْ مِنِ اسْتِنْبَاطِ الْإِحَاطَةِ بِهِ طَوَامِحُ الْعُقُولِ وَ نَضَبَتْ عَنِ الْإِشَارَةِ إِلَیهِ بِالاكْتِنَاهِ بِحَارُ الْعُلُومِ؛۲
۰.محال است که قوای ادراکی انسان به کُنه او برسد و فهمها غرق در او شوند و ذهنها او را تمثیل کنند. عقلهای مشتاق از داشتن قدرت احاطه بر او نومید بوده و دریاهای علوم در اشاره اکتناهی به او تهی هستند.
امام علیه السلام در مناجاتی میفرماید:
۰.فَلَسْنَا نَعْلَمُ كُنْهَ عَظَمَتِكَ إِلَّا أَنَّا نَعْلَمُ أَنَّكَ حَی قَیومُ لَا تَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَمْ ینْتَهِ إِلَیكَ نَظَرٌ؛۳
ما کُنه عظمت تو را نمیدانیم؛ جز این که میدانیم تو حی قیومی هستی که تو را چُرت و خواب فرا نمیگیرد و نگاهی به سوی تو منتهی نمیشود.
بر اساس این روایت، علم ما فقط اینمقدار است که تو دارای صفاتی چون حی و قیوم
1.. الکافی، ج۱، ص۱۳۵.
2.. التوحید، ص۷۰.
3.. نهجالبلاغه، خطبۀ ۱۵۹.