تفسیر مستندات الهیات سلبی در روایات علوی علیه السلام - صفحه 79

۰.لَا یشْمَلُ بِحَدٍّ وَ لَا یحْسَبُ بِعَدٍّ وَ إِنَّمَا تَحُدُّ الْأَدَوَاتُ أَنْفُسَهَا وَ تُشِیرُ الْآلَاتُ إِلَی نَظَائِرِهَا؛۱

۰.خدایی كه حدّی ندارد و در شمار اعداد نمی‏گنجد؛ ادوات فقط می‏توانند در حدّ خویش را نشان دهند و ابزارها فقط به چیزهایی همانند خود می‏توانند اشاره کنند.

لذا ابزارهای ادارکی انسان محدود است و هرگز نمی‌تواند به حقیقت نامحدود اشاره کند.

3. تباین خالق و مخلوق

یکی از مبانی و دلایل مهم قایلان به الهیات سلبی، اصل «تباین خالق و مخلوق» و «عدم سنخیت خالق و مخلوق» است. حضرت می‌فرماید:

۰.الَّذِی بَانَ مِنَ الْخَلْقِ فَلَا شَی‏ءَ كَمِثْلِهِ؛۲

۰.او کسی است که با آفریدگان کاملاً مباینت دارد. به همین دلیل، هیچ چیزی مانند او نیست.

این که قرآن کریم تصریح کرده است:

۰.«لَیسَ كَمِثْلِهِ شَی‏ءٌ»؛۳

۰.هیچ چیزی مانند او نیست.

به ‌دلیل بینونتِ خالق و مخلوق و نیز اثبات‌کننده اصل عدم سنخیت است.

در برخی دیگر از روایات، انواع تصورات بشری که می‏تواند به شناخت در باره ابعاد یک موضوع، مانند مکان، کیفیت و حیثیت آن بینجامد، نام برده شده است؛ اما سپس به ‌شکلی مستدلّ، امکان استخدام آنها برای شناخت خدا را ممتنع شمرده و منشأ اصلی چنین نگرشی را تباین خالق و مخلوق معرفی کرده است.۴ البته از این موضوع نیز غفلت نشده که مباینت خدا از خلق، نه تباین مکانی است که خدا در مکانی نباشد و نه «بینونت عزلی» و بیرون بودن حق‌تعالی از شیء یا مرتبه‌ای از مراتب هستی است. او از هیچ چیزی دور و بیرون نیست؛ بلکه با همه چیز در همه مراتب هستی، معیت قیومیه دارد. در عین حال، به تعبیر امام علی علیه السلام، خداوند با خلقش «بینونت صفتی» دارد:

1.. نهج‌البلاغه، خطبۀ ۲۱۳.

2.. التوحید، ص۳۲.

3.. سوره شوری، آیه ۱۱.

4.. همان، ص۶۹ ـ ۷۰.

صفحه از 94