باشد و او مباین با پدیدهها باشد.
در روایتی از حضرت میخوانیم:
۰.لَمْ تَبْلُغْهُ الْعُقُولُ بِتَحْدِیدٍ فَیكُونَ مُشَبَّهاً وَ لَمْ تَقَعْ عَلَیهِ الْأَوْهَامُ بِتَقْدِیرٍ فَیكُونَ مُمَثَّلًا؛۱
۰.عقلها نمیتواند با ایجاد حدّ به او دست یابد تا او شبیه چیزی باشد و قوای ادراکی نمیتواند او را با اندازهگیری بسنجد تا او عین چیزی باشد.
زیرا:
۰.فَكُلُّ مَا قَدَّرَهُ عَقْلٌ أَوْ عُرِفَ لَهُ مِثْلٌ فَهُوَ مَحْدُودٌ؛۲
۰.هر چیزی که عقل بتواند آن را اندازهگیری کند یا برای آن مانندی بشناسد، موجودی محدود است.
بر خلاف مخلوقات که همگی دارای مکان یا مکانت هستند و شبیه و نظیر دارند. لذا حضرت فرمود:
۰.لَمْ یخْلُ مِنْهُ مَكَانٌ فَیدْرَكَ بِأَینِیةٍ وَ لَا لَهُ شِبْهُ مِثَالٍ فَیوصَفَ بِكَیفِیةٍ؛۳
۰.هیچ مکانی خالی از او نیست تا با ملاک اَینیت و مکان ادراک شود و شبیهی ندارد تا با کیفیت توصیف شود.
تفسیرها از روایات امام علی علیه السلام در باره الهیات سلبی
قرآن و روایات پر از اوصاف مشهوری است كه برای خدا نقل شده است؛ مانند: علم، حیات، قدرت، شنوایی، بینایی. حال آن که در میان مستندات الهیات سلبی در روایات علوی علیه السلام، عباراتی دالّ بر «نفی صفات»، «وجود بینونت صفتی» و «استحاله تصور اثباتی از صفات» مشاهده میشود. این امر موجب شده در تفسیر این روایات، اختلاف دیدگاه و نظریههای مختلف به وجود آید.۴
اهمّ این تفسیرها عبارتاند از:
1.. نهجالبلاغه، خطبۀ ۱۵۵.
2.. التوحید، ص۷۹.
3.. همان، ص۶۹ ـ ۷۰.
4.. لازم به ذکر است که گروهی پنداشتهاند که شناخت حقتعالی و صفات او برای انسان بهطور مطلق ناممکن است. لذا نظریۀ «تعطیل» را برگزیدهاند. شهرستانی نقل میکند که در میان اهلسنت، جهمیه یا پیروان جهم بن صفوان (ر.ک: الملل و النحل، ج۱، ص۹۹) و ضراریه یا پیروان ضرار بن عمرو و حفص الفرد (ر.ک: همان، ج۱، ص۱۰۲) قایل به تعطیل بودهاند.