رجبيّه (شرح زيارت رجبيّه) - صفحه 406

و در لفظ جلاله اقوال بسيار است ؛ صاحب قاموس گفته :
اختلف فيه على عشرين قولاً ذكرتها على المباسيط أصحّها [أنّه] علم غير مشتقّ. ۱
و فقير گويد كه حق ، بطلان عَلَميّت و صحّت اشتقاق است . ۲ و الف [و] لام اللّه براى عهد علمى و إله مشتق است از «اللهم» به معنى «استحق عبادتهم» . پس مراد به اللّه آن كسى است كه هر عاقل متحلّى به عقل تصديق استحقاق او براى عبادت كل من سواه مى كند و تجويز استحقاق غير براى عبادت او نمى كند و به سبب عهديت الف [و] لام ، كلمه «لا إله / 6 / إلّا اللّه » مفيد توحيد مى شود و تفصيل اقوال در اين لفظ متين مبيَّن شده در [دو ]كتاب ماء معين و دليل الدعاة كمترين .
و «الذي» اسم موصول و محلّاً يا مجرور است تا نعت لفظ جلاله باشد و يا منصوب است به تقدير «أعني» يا «أخصّ» و يا مرفوع است به تقدير [اللّه يا هو و مانند آن] . و در دو وجه آخر قطع صفت به نصب يا رفع شده براى زيادتى مدح . و اين سه وجه تجويز شده در كريمه «هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»۳ كما لا يخفى على البصير بما في كتب التفسير .

فذلكة

از اين تقرير ظاهر شد بر ارباب افهام كه پانصد و هفتاد و شش وجه محتمل است اين كلام و حاصل است از ضرب سه وجه الف [و ]لام در شانزده وجه حمد و از ضرب حاصل آن در دو وجه لام و از ضرب اين حاصل در دو وجه عامل مقدّر و از ضرب اين حاصل در سه وجه «الذي» .
بدان كه در قراءت «الحمد للّه » سه وجه جايز است : ضم دال و كسر لام على الاصل

1.القاموس المحيط ، ج ۴ ، ص ۲۸۰ (أله) ؛ و ر. ك : العين ، ج ۴ ، ص ۹۰ ؛ مجمع البحرين ، ج ۶ ، ص ۳۴۰ (أله).

2.در حاشيه آمده است : ذوق سليم حاكم است كه چنان كه ذات مقدس الهى ـ عزّ اسمه ـ به خودى خود قائم و موجود از چيزى نيست ، اسم مبارك او نيز بايد مشتق و مأخوذ از لفظى نباشد ، پس سخن شارح را بطوله محلى از قبول نيست. عماد فهرسى. مطلب ديگر اساسى از براى كليه مشتقات آن كه على التحقيق الحقيق كليه اسماء اعلام و افعال و حروف ، منوط و منسوب به وضع واضع است و آنچه در مشتقات گفته اند ، بعد الوقوع است و فقط علم اشتقاق و نحو و صرف براى تشخيص زوايد و اعراب و بناى كلمات است و حكومت با واضع است لا غير ، فافهم .

3.سوره بقره ، آيات ۲ و ۳.

صفحه از 527