رجبيّه (شرح زيارت رجبيّه) - صفحه 436

خود خير داند آن را ، هر چند كه آن خير نباشد نزد عقلا مثل «لا تَؤمّنا بالخير» ، پس حاصل معنى «يا اللّه ، أمِّنا بالخير» اين است كه : خدايا! مستجاب كن دعاى ما را . و مراد به اين دعا خيرى است كه مذكور مى شود بعد از «اللّهم» و بنابراين اغفر در مثل «اللهم اغفر لنا» استيناف بيانى و جواب سؤال متوهم است [كه ]گويا بعد از قول اللهم سؤال شده كه : حاجت تو چيست؟ و داعى در جواب گفته كه «اغفر لنا» . پس «اللهم» در اوّل دعا نظير «آمّين» است در آخر آن . و بر اين تقدير در «اللّهمّ أمِّنا بالخير» تكرار لازم نمى آيد چنانچه ازهرى توهم كرده بود و در «اللّهمّ لا تَؤُمّنا بالخير» تناقض نيست ؛ چنانچه بعضى گفته اند كه مراد شارح رضى است از اين كه مراد به خير مقدَّر غير مراد به خير مذكور است و بنابراين عطف در مثل «اللّهمّ اغفر لنا» ضرورى است ؛ چنانچه ظاهر كلام شارح رضى است ۱ و اگر در موردى عاطف موجود باشد ـ چنانچه در دعاى صحيفه كامله مروى است بقوله عليه السلام : «اللّهمّ وأوصل إلى التابعين لهم بإحسان» ۲ الخ وقوله عليه السلام : «اللّهمّ ومُنَّ عليّ ببقاء ولدي» ۳ ـ آن واو در آن جا يا زايده و يا استينافيه و يا براى عاطف بر ما قبل اللهم مى باشد ؛ چنانچه نحات گفته اند .و بنابر صحّت مذهب كوفيّين و فرّاء به خاطر قاصر مى رسد كه ممكن است كه آن واو عاطفه باشد مدخول خود را بر «امّ» كه در الّلهمّ است از قبيل عطف تفسير كما لا يخفى على البصير . و ساير متفرّعات اين دعوى را نقل كرده ام در رساله نصرة الفرّاء في تحقيق «اللّهمّ» من الأسماء الحسنى ، من أراد الاطّلاع عليها فليرجع إليها.

قوله : فكما أشهدتنا... الخ

كاف در اين جا براى تعليل مى تواند بود مثل «وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ»۴ پس مراد اين است كه : «خدايا! چون ما را موفَّق به حضور اين مقام تمام احترام نمودى ، پس وفا كن به وعده اى كه براى زوّار آن مقرر فرمودى» . و ممكن است كه كاف براى تشبيه و مراد

1.ر. ك : شرح الرضي على الكافية ، ج ۱ ، ص ۳۸۴.

2.الصحيفة السجاديّة ، ص ۴۰ ، دعاى چهارم.

3.همان ، ص ۱۲۰ ، دعاى بيست و پنجم.

4.سوره بقره ، آيه ۱۹۸.

صفحه از 527