رجبيّه (شرح زيارت رجبيّه) - صفحه 480

گفتم پس گويا كه بر دهانش سنگى لقمه وار انداختم يا راوى گفت كه او را لال ساختم ۱ ـ انتهى مضمونا ـ .
و فقير گويد كه همانا مراد امام عليه السلام در حديث اخير اين است كه چون اين آيتِ وافى هدايت صريح است در اين كه «كلّ شى ء» مخلوق خداست و اين كلام از جمله قرآن معجز نظام و منزل است بر محمد صلى الله عليه و آله ، پس چون تواند بود كه حضرت محمد صلى الله عليه و آله و على عليه السلام خالق بعضى اشياء باشند چنانچه مفوِّضه توهّم كرده اند و مع هذا حق تعالى امر كند محمد صلى الله عليه و آله را به اين روش كه «قُلِ اللَّهُ خَــلِقُ كُلِّ شَىْ ءٍ» ؟!
اگر گويند : ظاهر عموم «خَــلِقُ كُلِّ شَىْ ءٍ» مفيد اين است كه كل افعال عباد نيز به ايجاد الهى مخلوق باشند ـ چنانچه قبل از اين گذشت كه اشاعره توهم كرده اند ـ پس بنا بر اين ، عبده اصنام را مى رسد كه گويند كه : «خدايا! عبادت بت ها را تو در ما ايجاد نمودى ، پس چرا ما را الحال گرفتار عقاب فرمودى؟» گوييم كه اين ايراد بر اشاعره ـ امّا نزد فرقه محقّه ـ محلّ كلام است ؛ به اعتبار اين كه چون امام عليه السلام اين را در ردّ مفوِّضه ، مذكور ساخت ، معلوم مى شود كه مراد از «كلّ شى ء» نوعى از افعال است كه ايشان مدّعى صدور آنها از مخلوق بودند ، مثل احياء و اماته و رزق و امثال آنها مانند خلق ارضين و سماوات و عبادات و نباتات و حيوانات و ساير جواهر و اعراض موجوده در خارج . پس مثل حركت و سكون و اكل و شرب و امثال آنها كه به مقتضاى عقل و نقل صادر از عباد است ، خارج از اين مفاد است .
بلى عموم «كلّ شى ء» چون شامل موجودات خارجيه بأسرها است ، دليل مى شود بر اين كه صفات ذات اقدس ـ تعالى شأنه ـ وجود خارجى ندارند و اشاعره غلط كرده اند در قول به اين كه وجود و علم و قدرت و امثالها از صفات ازليه در خارج موجود قائم اند به ذات خداى عزّوجل ، نظير حرارت در نار و حلاوت در عسل ؛ چه اگر خيال اشاعره درست باشد ، موجد آنها يا خداست يا غير او تعالى ، و ثانى به عموم آيت باطل و اوّل مستلزم تسلسل است .

1.شرح اُصول الكافي ، ج ۶ ، ص ۵۵.

صفحه از 527