رجبيّه (شرح زيارت رجبيّه) - صفحه 496

قوله : وعلى اللّه بكم مُقْسِم

جار و مجرور در «على اللّه » و در «بكم» متعلق است به مقسم و يا براى قَسَم استعطافى است و آن قَسَمى است كه تأكيد جمله طلبيه به آن مى شود ، مثل «اللهم بحق محمّد وآله صلِّ عليهم واقض حوائجنا» ومثل «باللّه هل قام زيد؟» ، پس در جايى مستعمل مى شود كه متكلم مطلبى از كسى طلبد و او را قسم دهد كه آن مطلب را برآورد .

قوله : في رجعتي بحوائجي

/ 53 / مرجعه ـ به فتح راء و سكون جيم و تاء وحدت ۱ ـ مصدر باب ضرب برگشتن و برگردانيدن ، پس لازم و متعدّى مستعمل شده [است] .
صاحب مجمع البحرين گفته كه :
رجع من سفره و عن الأمر يرجع رجعا رجوعا و مرجعا ، قال ابن السكّيت : هو نقيض الذهاب ، و يتعدّى بنفسه في اللغة الفصيحة ، قال تعالى : «فَإِن رَّجَعَكَ اللَّهُ»۲ قال في المصباح : وهذيل تعدّيه بالألف» ۳ . انتهى.
پس اضافه آن به ياء متكلم بر تقدير لزوم اضافه به فاعل و بر تقدير تعدى اضافه به مفعول است و على التقديرين باء در «بحوائجي» براى مصاحبت است ، مثل «دخلت عليه بثياب السفر» .

قوله : وقضائها وإمضائها وإنجاحها وإبراحها

هر يك از اينها معطوف است بر «حوائجي» از قبيل عطف مفصَّل بر مجمل ؛ چه غرض از رجوع با حوائج رجوع با قضاى آنهاست نه با نفس آنها و در معطوفات مكرَّره خلاف است كه هر يك معطوف اند بر معطوف عليه اوّل يا برسابق خود ، قال بكلٍّ جمعٌ .

1.در نسخه چنين آمده است كه ظاهرا اشتباه است و «مَرْجِعَة» ـ به فتح ميم و سكون راء و كسر جيم ـ صحيح است.

2.سوره توبة ، آيه ۸۳ .

3.مجمع البحرين ، ج ۲ ، ص ۱۵۱ (رجع).

صفحه از 527