رجبيّه (شرح زيارت رجبيّه) - صفحه 497

و «قضاء» در اين مقام به معنى رسانيدن چيزى است به انجام ؛ صاحب مجمع البحرينگفته كه : «وقضى أجلاً ، أي حتم وأتمّ» ۱ و از اين قبيل است «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَوةُ»۲ .
و نظير اين است «إمضاء» كه به معنى ماضى كردن و گذرا كردن است .
و «إنجاح» نيز نظير هر دو است ؛ صاحب مجمع البحرين گفته :
وفيه : الدعاء مفتاح نجاح أي ظفر بالمطلوب ؛ وفيه : أقلبني مفلحا منجحا ؛ وفيه : أن تجعل ۳ دعائي أوّله صلاحا وأوسطه نجاحا ؛ والجميع إمّا من «أنجحت له الحاجة» أي قضيت له ، أو من «نجح أمر فلان» ـ كمنع ـ تيسّر له ، أو «نجح فلان» أصاب طلبته ، أو من «النَّجاح ـ بالفتح ـ والنجح بالضم» [الظفر] بالحوائج ، أو من «نجحت الحاجة واستنجحتها» إذا انتجزتها. ۴ انتهى.
و «إبراح» در بعضى نسخ ـ به باء ابجد و راء قرشت وحاء حطّى ـ مصدر باب افعال و در معنى نزديك به «إمضاء» است ؛ بنا بر اين كه مأخوذ است از «برح الشيء من مكانه» من باب تعب كه به معنى «زال عن هذا المكان وصار في البراح» است . و بَراح ـ به فتح ـ به معنى مكان واسعى است كه زراعتى نداشته باشد ۵ پس «اِبراح حاجت» كنايه از اين است كه گويا صاحب حاجت ، آن را آورده و در حوالى منزل آن شخص انداخته و كسى كه حاجت او را برآورد گويا كه آن را از آن جا برخيزانيده و روانه ساخته . و در ادعيه مأثوره مذكور است : بك أنزلت فقري وفاقتي ۶ و در جاى ديگر : أحطّ بفنائك رحلي. ۷

1.مجمع البحرين ، ج ۳ ، ص ۵۱۶ (قضى).

2.سوره جمعه ، آيه ۱۰.

3.در مصدر : «اجعل» بدل «أن تجعل».

4.مجمع البحرين ، ج ۴ ، ص ۲۶۹ (نجح).

5.ر. ك : العين ، ج ۳ ، ص ۲۱۵ ؛ لسان العرب ، ج ۲ ، ص ۴۰۸ ؛ مجمع البحرين ، ج ۲ ، ص ۳۴۲ (بوح).

6.جمال الاُسبوع ، ص ۴۲۷.

7.ر. ك : مصباح المتهجّد ، ص ۵۹۰ ؛ المصباح ، كفعمى ، ص ۵۹۷ ؛ الإقبال ، ص ۷۳.

صفحه از 527