دو «عمرو» و یک حدیث اثناعشری - صفحه 100

او مراجعه می‏کنیم. اگر فرضیه جارودی بودن او صحیح باشد، می‏توان توقع داشت در بین اخباری که به واسطه او نقل شده، سرنخ‌هایی از عقاید یک زیدی جارودی یافتنی باشد.

بررسی اخبار منقول از عمرو بن خالد

برخی اخبار ابی خالد بر شأن والای اهل‏بیت علیهم السلام و به ویژه بر مقامات امیرالمؤمنین‏ علیه السلام تأکید دارد. هم‌چنین، او ناقل روایاتی از زید بن علی است که به مقام وصایت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دلالت دارد.۱ در این قبیل اخبار، بر وصایت و برادری و خلافت‌و معیار بودن امیرالمؤمنین‏ علیه السلام تأکید شده و تخلف از ایشان یا ظلم به ایشان گمراهی قلمداد شده است۲ و محبوب‌ترین خلق نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن حضرت به همراه حضرت صدیقه و حسنین علیهم السلام دانسته شده‌اند.۳ خواهی نخواهی نقل این قبیل روایات۴مؤید باورداشت ابو خالد به نص نبوی بر مقام امیرالمؤمنین‏ و حاکی از علاقه و محبت او به خاندان اهل‏بیت علیهم السلام است، اما هیچ یک از این موارد به خودی خود، نشان از «امامی» بودن او نیست؛ چرا که «جارودیان» نیز _ چنان که اشاره شد _ بر شأن والای اهل‏بیت علیهم السلام و لزوم تعلم نزد علمای این خاندان علیهم السلام تأکید داشتند. از همین رو، حتی در مصادر دسته اول زیدیان امروزی نیز بارها می‏توان اخباری منقول از امامان باقر و صادق علیهما السلام را ملاحظه کرد. جارودیان (مانند امامیه) امام را به «علم متمایز او» از دیگران باز نمی‏شناختند، بلکه برای امامت شرطی دیگر (قیام به سیف) قایل بودند.

جای تردیدی نیست که نقل فضایل علوی، تأکید بر وصایت و خلافت بلافصل آن حضرت، شماتت کسانی‌که از اوامرشان تخلف کرده‌اند و ایمان و ارادت به اهل‏بیت نبوی علیهم السلام، ابو خالد را از راویان اهل‏سنت و بتری جدا می‏کند؛ ۵ اما از وی اخباری نیز نقل شده که او را از راویان امامی نیز متمایز می‏سازد. تفسیر فرات الکوفی (یکی از آثار به جای مانده از سنت فکری جارودیان متقدم)۶ چند خبر بسیار مهم از این دست را از او نقل کرده است. تفسیر یادشده _ همان‌گونه که از یک متن جارودی توقع می‏رود _ اخبار فراوانی در

1.. الامالی (طوسی)، ص۵۷۳؛ الخصال، ج۲، ص۴۲۹؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۶۸.

2.. الامالی (طوسی)، ص۲۰۰.

3.. همان، ص۴۵۲.

4.. برای نمونه، ر.ک: الکافی، ج۲، ص۷۵.

5.. باید به دلیل نقل همین قبیل اخبار باشد که در منابع رجالی اهل‏سنت او جرح شده است (ر.ک: الجرح و التعدیل، ج۶، ص۲۳۰).

6.. ر.ک: «تفسیر فرات کوفی»، ص۱۳۱ - ۱۳۵.

صفحه از 115