دو «عمرو» و یک حدیث اثناعشری - صفحه 99

در کتب رجالی پسینیان تکرار شده است.۱ نباید از نظر دور داشت که متن رجال الکشی خود نشان می‏دهد که او در بین «بتریان»، «عامی» لقب گرفته است و با اندکی دقت می‏توان گفت به احتمال زیاد از نظر کشی او در زمره بتریان محسوب نمی‏شده است.

جدا از منابع رجالی امامیه، در منابع فرقه‌شناسی، اطلاعات بهتری در باره او و معتقداتش می‏توان سراغ گرفت. در کتاب مسائل الامامة۲ در شرح زیدیه چنین آمده است:

۰.ممّن یقول بالنصّ علی علی من الزیدیة أبو الجارود و فضیل الرسّان و أبو خالد الواسطی و منصور بن أبی الأسود، و هؤلاء رؤساء الزیدیة. و هؤلاء الجارودیة زعموا أنّ النبی صلی الله علیه و آله و سلم نصّ علی علی، ثمّ علی الحسن، ثمّ علی الحسین، ثمّ انقطع النصّ إلّا أنّ الإمامة لا تخرج من ولد فاطمة، و زعموا أنّ ولد فاطمة شرع واحد فی الإمامة كلّ من دعا إلی نفسه فهو إمام مفترض الطاعة علی الناس إجابته، و أظهروا البراءة من أبی بكر و عمر و أكفروهما و قالوا: هما أوّل من تأمّر علی علی و غصبه و قد علمنا أنّ رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم أمّره علیهما و جعله الخلیفة من بعده. فخرجت هذه الفرقة مع زید بن علی بن الحسین فسمّتهم الشیعة الزیدیة. و زعموا أنّه من دعا إلی نفسه بالإمامة من ولد فاطمة و هو فی بیته مرخی علیه ستره فلیس بإمام و لا طاعته مفروضة.۳

هم‏چنین، سعد بن عبد الله اشعری درکتاب فرق الشیعة (ظاهراً تحریر دیگری از کتاب پیش‌گفته) در هنگام یادکرد از زیدیان جارودی چنین می‏نویسد:

۰.و أمّا الاقویاء منهم، فهم أصحاب أبی الجارود، و أصحاب أبی خالد الواسطی، و أصحاب فضیل الرسان، و منصور بن أبی الأسود.۴

همان طور که مشخص است، نام او عموماً در کنار نام ابو الجارود (بزرگ جارودیه)، به عنوان یکی از سران این جریان فکری یاد شده است.۵ لذا به نظر می‏آید فرضیه انتساب او به جریان جارودی از انتساب او به بتریه قابل قبول‌تر باشد. با این حال، مناسب است برای سنجش این فرضیه از منبعی غیر از کتب رجالی و فرقه‌شناسی نیز بهره‌گرفت (به ویژه آن که داده‌های اولیه این کتب گاه محل تأمل دانسته شده است). لذا در ادامه، به اخبار منقول از

1.. ر.ک: خلاصة الاقوال، ج۱، ص۲۴۱؛ رجال ابن داود، ص۴۴۸.

2.. این کتاب منسوب به ناشی اکبر است، اما برخی از محققان، این کتاب را نوشته جعفر بن حرب و نام صحیح کتاب را اصول النحل می‌دانند (ر.ک: مدخل «جارودیه»).

3.. مسائل الامامة، ص۲۰۰.

4.. المقالات و الفرق، ص۷۴.

5.شهرستانی نیز در الملل و النحل، ابوخالد را از اصحاب ابو الجارود معرفی می‌نماید (ر.ک: الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۵).

صفحه از 115